امروز

پنج شنبه, ۱ آذر , ۱۴۰۳

  ساعت

۱۶:۳۱ بعد از ظهر

سایز متن   /

چکیده

طلاق عبارت است از برهم زدن پیمان زناشویی و بر خلاف نکاح که از استحباب برخوردار است، طلاق از کراهت و مبغوضیت برخوردار می باشد. طلاق عاطفی یا طلاق خاموش، خطرناکترین نوع طلاق است و علائم آن عبارت است از: عدم توجه به خواسته های همسر، مخدوش شدن نقش های خانواده، سرکوب شدن نیازها و …. زن و شوهر به طور فیزیکی از هم جدا نمی شوند و در کنار هم زندگی می کنند. یکی از انواع طلاق است که در جایی ثبت نمی شود و در مقابل طلاق رسمی و قانونی است. اسلام سخت با طلاق مخالف است و می‌خواهد تا حد امکان طلاق رخ ندهد. آیات و روایات بسیاری مبنی بر مذمت طلاق وارد شده است. از عوامل زمینه ساز طلاق عاطفی می توان به عدم کفویت زوج و زوجه در اسلام و ایمان، اخلاق، سن و تحصیلات، عدم انتخاب صحیح و درک متقابل زوجین، عدم آموزش و مهارت های زندگی قبل از ازدواج، سوء مدیریت در زندگی اجتماعی و زناشویی، آسیب دیدن کارکردهای، زیستی و عاطفی خانواده، عدم توجه به جاذبه های جنسی، از بین رفتن قبح طلاق، روح تجمل و اسراف، فریب در ازدواج، دخالت دیگران در زندگی، رواج دوستی‌های اینترنتی و خیابانی، اعتیاد به مواد مخدر و بیکاری اشاره کرد و از دلایل افزایش طلاق در جامعه می توان به کم رنگ شدن ارزش های اخلاقی در بین جوانان، ترویج روز افزون فردگرایی، فقدان سرمایه گذاری برای زندگی مشترک، عدم درک صحیح یکدیگر، مسؤولیت گریزی، تقلید کورکورانه از فرهنگ بیگانه و از آسیبهای طلاق عاطفی بر نظام خانواده می توان به تزلزل و سستی بنیان خانواده اختلالات روحی و روانی زوجین، روابط جنسی موازی، ناتوانی زوجین در تربیت فرزندان طلاق عاطفی الگوی منفی، عدم سازش زوجین و ناهنجاری های اجتماعی اشاره نمود. از راههای پیشگیری از طلاق عاطفی می توان به درمان اختلالات روحی و روانی زوجین نظیر افسردگی، اضطراب، استرس و خشونت و پرهیز از تحریک اطرافیان، همکاری و درک متقابل زوجین، حفظ استقلال زندگی زناشویی، یادگیری مهارت ارتباط مؤثر، عدم توجه به حرف دیگران، دخالت بی جای اقوام و بستگان، تغییر سبک زندگی خانواده هله لزوم یادگیری مهارت های زندگی و آموزش‌های قبل از ازدواج، عدم حمایت خانواده از طلاق، کاهش عواطف و احساسات زوجین، پایین آوردن سطح انتظارات، دوری از هر گونه تحقیر و تهمت و ایجاد شور و نشاط در محیط بیرون و خانواده اشاره کرد.

مقدمه

زندگی مشترک فقط اختصاص به انسان ندارد بلکه این مسأله در سایر مخلوقات خداوند هم به نوعی دیده می شود. البته زندگی انسان با بقیه موجودات تفاوت بسیار اساسی دارد. شاید زندگی موجودات در برخی حوزه ها شبیه زندگی انسان باشد. مثلا در تولید مثل و زاد و ولد و غیره؛ اما تفاوت انسان با بقیه موجودات در این است که انسان دارای قوه عاقله و درک و شعور است؛ اما اعمال سایر موجودات غریزی می باشد. زندگی مشترک در انسان تابع قوانین و مقررات است به خلاف سایر موجودات که اعمال آنها این چنین نیست. پیشینه نکاح و طلاق در انسان به حضرت آدم علیه السلام باز می گردد. او با حوا ازدواج کرد و بقیه نسلها از این طریق گسترش پیدا کرد. بنابر این، دین اسلام مسأله نکاح را تشریع کرده و در مقابل آن نیز طلاق و جدایی را هم به عنوان آخرین راه حللحاظ کرده است. طلاق اقسامی دارد که یکی از آنها طلاق عاطفی است. این طلاق که به طلاق خاموش معروف می باشد، یکی از انواع طلاق است، طلاق عاطفی به مجموعه ای از فرایندها و رخدادهایی که قبل از طلاق رسمی و قانونی اتفاق می افتد می گویند. از این طلاق در لسان فقیهان و قوانین و مقررات و در کتب فقهی- حقوقی نامی برده نشده است. از آنجا که طلاق عاطفی مادر همه طلاقها و مانند آتش زیر خاکستر است و از سویی منشأ بسیاری از مسائل در زندگی زوجین در جامعه شده است. متأسفانه نرخ طلاق را در جامعه نیز افزایش داده است. بنابر این است، این موضوع بیشتری بررسی شود تا بتوان علل و عواملی که زمینه ساز طلاق عاطفی میباشند را شناسایی و به جوانان پیشنهاد کرد تا با بکار بستن آنها بتوانند زندگی بهتری داشته باشند و از این طریق درصد نرخ طلاق را در جامعه کاهش داد. اسباب و عواملی است که طلاق عاطفی را در جامعه پدید می آورند و بایستی آنها را شناسایی کرد تا بتوان ریشه های آن را در اجتماع از بین برد. آسیب های بسیاری از این ناحیه بر نظام خانواده وارد میشود. راههای مختلفی برای پیشگیری از طلاق عاطفی ارائه شده که بایستی آنها را بررسی کرده تا شاید بتوان از این طریق از به وجود آمدن طلاق عاطفی در جامعه جلوگیری شود تا این طلاق منجر به طلاق رسمی و قانونی نگردد. طلاق عاطفی واقعیت دارد و عواملی زمینه ساز آن می باشد و راهکارهای برای جلوگیری از آن وجود دارد. برای جلوگیری از طلاق عاطفی پیشنهاد می گردد، مراکزی برای مشاوره زوج های جوان که قصد ازدواج دارند دایر گردد. اساتید آن از کارشناسان و روانشناسان مجرب انتخاب گردد و از طریق این مراکز آموزش و مهارتهای لازم زندگی به زوجها داده شود و گواهینامه مبنی بر گذراندن تمام مهارتهای زندگی برای آنان جهت ارائه به دفاتر ازدواج و طلاق صادر گردد.

بیان مسأله

طلاق ایفایی است به معنای گشودن گره و رها کردن و به معنای رها شدن زن از قید نکاح است. طلاق جنبه ایقایی و انشای آن توسط یک نفر صورت می گیرد. در مسأله طلاق اختلاف نظر عمده ای بین فقیهان دیده نمی شود. روایات شیعه و اهل سنت شبیه هم است و همه آنها قائلند که طلاق به عنوان یک حق طبیعی اختصاص به مرد دارد و زن نمی تواند به طور مستقل ایقاع کند. طلاق از نظر اسلام سخت منفور و مبغوض است. طلاق عاطفی نوعی از طلاق است که به سردی روابط بین زن و شوهر گفته می شود و در هیچ جا ثبت نمی شود و نمود عینی و خارجی ندارد و در مقابل طلاق رسمی و قانونی است. برخی از طلاق های عاطفی تبدیل به طلاق رسمی و قانونی می شود. قانون طلاق این است که مرد می تواند حداکثر دو بار زن خود را طلاق بدهد و در این مدت می تواند به او رجوع کند. در طلاق سوم مرد بایستی «محلل» بگیرد و در طلاق نهم زن بر مرد حرام ابدی می گردد. متأسفانه طلاق عاطفی در بسیاری از خانواده ها وجود دارد و نبایستی آن را دست کم گرفت. محلل این است وقتی که مرد در طلاق سوم زن خود را طلاق داد دیگر نمی تواند با او ازدواج نماید تا این که مرد دیگری با او به طور رسمی ازدواج کند و عمل زناشویی انجام گیرد. اگر این مرد زن را طلاق داد، شوهر اول می تواند با او مجددا ازدواج نماید.

قانون مدنی ایران با استفاده از فقه جعفری در تحت کتاب هفتم خود طی حدود ۱۲۰ ماده به موضوع نکاح و زیر شاخه های آن شامل ازدواج دائم و منقطع- طلاق و حقوق و تکالیف زوجین پرداخته و ازدواج را عقد اعلام کرده  لذا برای تحقق آن اراده طرفین (زوجین) را لازم دانسته (تبصره ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی)

طلاق عاطفی- قانون مدنی ایران هیچ سخن صریحی نسبت به طلاق عاطفی ندارد و علیرغم اهمیت آن مبحث مستقلی را بدان اختصاص نداده که شاید بتوان آنرا ضعف قانون تلقی کرد.

۱- جایز عقدی است که طرفین می تواند آنرا برهم بزنند و لازم عقدی است که هیچیک از طریفین حق فسخ آنرا ندارند مگر در موارد معین

نظریه: باتوجه به اینکه طلاق عاطفی را باید  عنصر اصلی طلاق رسمی دانست ضرورت ورود قانونگذار به این مبحث اجتناب ناپذیر بنظر می رسد و عدم ورودش را ضعف قانون اعلام نمود.

دو پیشنهاد و راهکار: برای پیشگیری از وقوع طلاق عاطفی پیشنهاد می رسد .

الف- یکی از علل وقوع طلاق عاطفی عدم مهارت های لازم در زندگی زناشویی از جانب زوجین دانست و لذا آموزش های کلاسیک در قالب مواد درسی در مقاطع تحصیلی متوسط دوم و دانشگاهی و گذراندن واحدهای درسی در همین راستا توصیه می شود.

چنانکه در سطور فوق ذکر شد قانونگذار حق طلاق را مطلقاً برای مرد قائل شده اما در مواردی به این حق تخصیص زده و با واقع بینی درخواست طلاق را از مراجع ذیصلاح برای زوجه نیز تجویز نموده است از آن جمله ماده ۱۱۲۹ و ۱۱۳۰ که به لحاظ ارتباط ماده ۱۱۳۰ با موضوع ما نحن فیه به بخشی از متن ماده اشاره می شود.

«در صورتیکه برای محکمه ثابت شود که دوام زوجین موجب عسر و حرج است زن می تواند تقاضای طلاق نماید»

که این ماده را با تفسیر مرجع شاید بتوان از مصادیق طلاق عاطفی قلمداد دانست و بعنوان ورود ضمنی قانونگذار به موضوع طلاق عاطفی تلقی کرد.

اگرچه اعمال این ماده زمانی قابلیت اجرا دارد که سوء معاشرت از جانب زوج باشد (جلد پنجم حقوق مدنی دکتر امامی)

در ماده ۱۱۴۷ ق م- موضوع طلاق مبارات را نیز می توان از مصادیق طلاق عاطفی دانست زیرا طرفین از یکدیگر کراهت دارند.

 

سؤالهای تحقیق

طلاق به معنای برهم زدن پیمان زناشویی از سوی مرد است و این که طلاق رسمی و قانونی داریم هیچ شکی نیست و پرسش این است که:

۱. آیا چیزی تحت عنوان طلاق عاطفی وجود دارد یا خیر؟

۲. برفرض وجود طلاق عاطفی، چه عواملی سبب طلاق عاطفی میشود و چه راهکارهایی برای پیشگیری از آن می توان ارائه نمود؟

فرضیه ها:

  1. طلاق عاطفی به معنای برهم زدن پیمان زناشویی از سوی مرد است.

۲. افزایش سطح آگاهی جوانان نسبت به شناخت عوامل زمینه ساز طلاق عاطفی و راههای پیشگیری از آن می تواند یک عامل بازدارنده و سیاست مناسبی برای مقابله با طلاق در جامعه باشد.

اهمیت موضوع

پیشینه نکاح و طلاق در انسان به حضرت آدم علیه السلام باز می گردد. از طریق ازدواج حضرت آدم با حوا بقیه نسل های بشر از این طریق بر روی زمین گسترش پیدا کرد. بنابر این، دین اسلام مسأله نکاح را تشریع کرده و در مقابل آن نیز طلاق و جدایی را هم به عنوان آخرین راه حل لحاظ کرده است. از آنجا که طلاق عاطفی مادر همه طلاقها است و مانند آتش زیر خاکستر عمل می کند و از سویی به مسألهای مهم و منشأ به هم خوردن زندگی بسیاری از جوانان در جامعه شده است. متأسفانه نرخ طلاق در جامعه را افزایش داده است. بنابر این، سعی بر این شده این موضوع بیشتری بررسی شود تا بتوان علل و عواملی که زمینه ساز طلاق عاطفی می باشند را شناسایی و به جوانان پیشنهاد کرد تا با بکار بستن آنها بتوانند زندگی بهتری داشته باشند و از این طریق درصد نرخ طلاق را در جامعه کاهش داد. متأسفانه این مسأله در قوانین کشور پیش بینی نشده است، لذا ضروری است پیرامون موضوع فوق تحقیقات فقهیحقوقی گسترده ای صورت گیرد تا زمینه مناسب برای تدوین مواد قانونی لازم و اراده آنها جهت تصویب به نهاد قانون گذاری فراهم گردد.

اهداف تحقیق

١. ایجاد بستری مناسب برای تحقیقات گسترده تر در این زمینه و ارائه راهکار مناسب برای بررسی بیشتر عوامل زمینه ساز و آسیب ها و راههای پیشگیری از طلاق عاطفی در جامعه

  1. برای تدوین مواد قانونی در این خصوص بایستی تمام جوانب موضوع به طور دقیق مورد بحث و بررسی قرار گیرد. نیاز به کارهای پژوهشی در این زمینه لازم است، لذا با انتخاب موضوع مزبور قصد آن بوده که قدمی در این زمینه برداشته شود.

تعاریف و پیشینه پژوهش

طلاق در لغت به معنای گشودن گره و رها کردن است و اسم مصدر و به معنای رها شدن زن از قید نکاح آمده است. طلاق بر خلاف نکاح که در ماهیت عقدی طرفینی است، طلاق جنبه ایقایی دارد و انشای آن به وسیله یک نفر صورت می گیرد. در مسأله طلاق، اختلاف نظر عمدهای بین فقیهان دیده نمیشود و همه آنان بر این عقیده اند که طلاق حق طبیعی و اختصاص به شوهر دارد و زن نمی تواند به طور مستقل ایقاع کند. اسلام مایل است پیمان ازدواج محکم و استوار بماند و طلاق از نظر اسلام سخت منفور و مبغوض است(منتخب اللغات، ماده طلق).

عاطفه به معنای مهربانی، شفقت و به معنای مطلق گرایش های طرفینی آمده است. عاطفه از مصدر عطف به معنای میل و رغبت میباشد و جمع آن عواطف است و از آن جهت این طلاق را عاطفه می گویند که عاطفه ی بین زن و شوهر سبب شده، طلاق عاطفی کمتر منجر به طلاق رسمی و قانونی شود (منتخب اللغات، ماده طلق).

طلاق عاطفی، عبارت است از برهم زدن پیمان زناشویی و طلاق بر خلاف نکاح که از استحباب برخوردار است، طلاق از کراهت و مبغوضیت برخوردار میباشد. عاطفه رفتاری است که بر اساس معرفت، شناخت، بصیرت و تعقل انجام می شود. تأثیر پذیری عواطف در زنان بیشتر است بطوری که آنان کانون عواطف و احساسات اند. شقاق و ناسازگاری از سوی زن و مرد هر دو صورت می گیرد. خداوند عز و جل آورده است:« و إن خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکما من أهله و حکما من أهلها».  اما در این جا بحث در طلاق عاطفی است و آن به سردی روابط بین زن و شوهر گفته می شود. یکی از مهمترین انواع طلاق است که در هیچ جا ثبت نمی۔شودونمودعینیوخارجی ندارد. طلاق عاطفی در مقابل طلاق رسمی و قانونی است. این طلاق به طور معمول از شکایت و گله مندی زوجین نسبت به یکدیگر شروع میشود و این مرحله آغاز طلاق عاطفی میباشد و مرحله‌ی بعدی نزاع های میان زوجین می باشد که به طور معمول با صدای بلند و داد و بیداد همراه است. (کی نیا، عوامل اجتماعی مؤثر بر طلاق، ۱۷ و ۲۵.)

 

کلمه طلاق در حدود ۲۰ آیه از آیات قرآن کریم آمده است. برای زنان حقوقی است که مردان بایستی آن را انجام دهند و مانندآن بر عهده زنان نیز وظایفی است که بایستی حقوق مردان را به طور شایسته رعایت نمایند. خداوند نیز بر اساس همین مسؤولیتها و تکالیف از روی حکمت الهی حقوقی به تناسب هر کدام از زن و مرد قانون گذاری کرده است. قانون طلاق این است که مرد می تواندحداکثر دو بار زنش را طلاق بدهد و در این دو طلاق می تواند به او رجوع گند و اما پس از دو بار طلاق و آشتی، مرد بایستی او را یا به نیکی رها کند و یا در جدا شدن او را آزاد بگذارد. اگر خواستید دوباره باز گردید برای آزار و اذیت و انتقام جویی نباشد که در این صورت به حقوق آنها تجاوز می کنید. بنابر این، کسی که این چنین زندگی را شروع کند و با آزار و اذیت، به حقوق همسرش تجاوز کند به طور قطع ظالم است. پیشینه نکاح و طلاق در انسان به حضرت آدم علیه السلام باز می گردد. او با حوا ازدواج کرد و بقیه نسلها از این طریق بر روی زمین گسترش پیدا کرد. بنابر این، دین اسلام مسأله نکاح را تشریع کرده و در مقابل آن نیز طلاق و جدایی را هم به عنوان آخرین رامحل لحاظ کرده است.(شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه.ص۲۰۴ و۲۰۵ و ۳۷۰).

اسلام با طلاق سخت مخالف است و می خواهد تا حد امکان طلاق رخ ندهد. اسلام مردان مطلاق را دشمن خدا می داند. امام صادق (ع) از پیغمبر اکرم نقل کرده که فرمود: « چیزی در نزد خدا محبوب تر از خانه ای که در آن پیوند ازدواجی صورت گیرد وجود ندارد و چیزی در نزد خدا مبغوض تر از خانه ای که در آن پیوندی با طلاق بگسلد وجود ندارد».(شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه ج ۲۰ و ۲۲، ص ۷)

طبرسی در مکارم الاخلاق از رسول خدا (ص) نقل کرده که فرموند: « ازدواج کنید؛ اما طلاق ندهید، زیرا عرش الاهی از طلاق به لرزه در می آید.» و نیز امام صادق (ع) می فرماید: « هیچ چیز حلالی مانند طلاق مبغوض و منفور درگاه الاهی نیست.» این اختصاص به روایات شیعه ندارد، اهل تسنن نیز مانند این روایات را نقل کرده اند. در سنن ابن ابی داوود از پیغمبر اکرم (ص) نقل می کند: « ما حل الله شیئا بغض إلیه من الطلاق».(مطهری، مرتضی فقه و حقوق ، ج۱۹ ، ص ۲۵۵).

طلاق عاطفی یا خاموش، نوعی از طلاق است که زن و شوهر بدون این که به طور رسمی از هم جدا شوند، از نظر عاطفی علاقه ای به یکدیگر ندارند. در این زندگی، تنها چیزی که زوجین را به هم وصل کرده، قراردادی است که در ابتدای زندگی آن را پذیرفته اند. متأسفانه طلاق عاطفی در بسیاری از خانواده ها وجود دارد. در جامعه کنونی تعهد به زندگی برای زنان به همان اندازه که برای زنان گذشته قداست و ارزش داشته برای زنان امروزی هم همان قداست و ارزش را دارد و اغلب زنان امروزی به هیچ وجه حاضر نیستند کانون گرم خانواده را رها کنند . در این شرایط بیشترین آسیب روحی و روانی متوجه کودکان است (پایگاه اطلاع رسای باشگاه خبر نگاران جوان).

طلاق عاطفی خطرناکترین نوع طلاق محسوب میشود و علایم آن می تواند از طریق: عدم توجه به خواسته های همسر، سرکوب شدن نیازها مخدوش شدن نقش های خانواده فقر و کمبود عاطفه تقلیل ساعات گفت و گو و … بروز کند.

در طلاق عاطفه دو نفر به صورت فیزیکی از یکدیگر جدا نمی شوند، بلکه کنار هم زندگی می کنند و شرایطی بر روابط آنها حاکم است که در طلاق متعارف وجود ندارد. بسیاری از طلاق های عاطفی نتیجه ندانستن مهارت های زندگی اجتماعی است. طلاق مانند سایر پدیده های اجتماعی دارای ریشه های مختلفی است که بدون بررسی دقیق و مقابله با آنها جلوگیری از بروز چنین پدیده ای مشکل است (پایگاه اطلاع رسای باشگاه خبر نگاران جوان).

عوامل زمینه ساز طلاق عاطفی

یکی از مهم ترین دلایل پیوند زناشویی، انگیزه ی دو طرف است. بدین معنا که اگر زن و مرد تمایلات خود را در نظر نگیرند و تن به ازدواجی بدهند که از روی علاقه و یا بصیرت نباشد، سرانجامی جز سردی نخواهد داشت. فرهنگ اسلامی بیشک غنی ترین متون را در مورد اهمیت ازدواج و تأثیر آن بر تکامل شخصیت انسان ارائه داده است. پیامبر اسلام می فرمایند: هر کسی از شما ازدواج کند نیمی از دین خود را کامل کرده است . یا ازدواج سنت من است و هر کسی از سنت من روی برگردانده از من نیست. تجربه جوانان از زندگی والدین و روابط زناشویی آنها در نگرش جوانان نسبت به ازدواج به شدت مؤثر است. بنابر این، بایستی قبل از هر چیز به سراغ عوامل به وجود آورنده طلاق رفت.

یکی از شروط ازدواج های موفق، لحاظ کردن مسأله «کفویت» است؛ یعنی برابری زوجین در اسلام م ایمان مثلا مسلمان با غیر مسلمان نمی تواند ازدواج کند و یا از جهات گوناگون دیگر مانند: مسائل اخلاقی، شخصیت، سطح زندگی خانوادگی، وجه اجتماعی، فرهنگی و سایر جهات با همدیگر برابر باشند، احتمال بقای زندگی مشترک بیشتر خواهد بود.(شهید ثانی، الروضه البهه فی شرح اللمعه الدمشقیه ، ص ۲۳۴.)

امام صادق علیه السلام می فرماید: «زن عارفه و فهمیده بایستی در کنار مرد عارف و فهمیده و اهل معرفت قرار گیرد نه غیر آن». شخصیت عبارت است از مجموعه ای از ویژگی های جسمی، روانی و رفتاری که هر فرد را از افراد دیگر متمایز می کند: « قل کل یعملعلى شاکلته …» ؛ بگو ای پیامبر(ص) هر کس بر اساس شخصیت و منش خودش عمل می کند(طباطبایی بروجردی، آقا حسین، جمعه احادیث شیعه، ج۲۵،ص۳۸،).

 

یکی از تفاوت های میان زنان و مردان، چگونگی استفاده آنان از زبان است. زن و شوهری که دارای زبان واحد باشند، زبان یکدیگر را بهتر می فهمند و در نتیجه پیوند میان آنان از استحکام بیشتری برخوردار است(حلی، مقداد بن عبدالله السیوری، کنز العرفان فی فقه القرآن، ص۷۴۹.)

یکی از ملاکها و معیارهای انتخاب همسر مناسب سن اوست. بیشتر آقایان مایلند با زنان جوان تر از خود ازدواج کنند. همین عامل احتمال دوام خانواده را تهدید می کند. دانشمندان در پذیرش این که تفاوت زیاد میان زن و شوهر بیشتر موارد بر سلامت خانواده تأثیر منفی می گذارد، اتفاق نظر دارند. عامل سن به عنوان یکی از ویژگی های خاص خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد و شکاف سنتی بر طلاق تأثیرگذار است. یکی از شرایط ازدواج هایی که میتواند موفق باشد، لحاظ کردن مسأله سطح تحصیلات است. هر مقطع تحصیلی شأن و منزلت اجتماعی خاصی پدید می آورد و به طور طبیعی، انسانها در همسر گزینی، تلاش می کنند تا سطح تحصیلی دو طرف باهم برابر باشد.

یکی از مسایلی که می تواند به عنوان زمینه ساز طلاق عمل کند مسأله استقلال مالی زنان است. وقتی که زن خانواده ببیند که به لحاظ مالی به شوهرش وابسته نیست، در این وضعیت، چندان رغبتی به زندگی ندارد و با کمترین بی توجهی و بروز مشکل از سوی شوهر و با حرکات غیر اخلاقی و لجبازی در زندگی و سرناسازگاری و در نهایت به دادگاه مراجعه می کند. یکی از کارکردهای مهم خانواده تولید مثل است. به طور معمول کانون خانواده با وجود فرزندان، گرم نگه داشته می شود. بسیاری از خانواده ها به خصوص از ناحیه زنان، به دلیل وجود فرزند، علاقه ای به جدایی ندارند و اگر وجود فرزندان در خانه نباشد، قادر به ادامه زندگی نیستند. نبود فرزند و کمی آن موجب ناپایداری خانواده میشود؛ بنابراین، وجود فرزندان می تواند یکی از عوامل جلوگیری از طلاق محسوب گردد. یکی از عوامل مهمی که به ویژه بانوان را در حالت نارضایتی دانم نگه می دارد حاکمیت روح تجمل پرستی و اسراف در زندگی مشترک است. آنان با انواع بهانه گیریها در زندگی زناشویی مسیر طلاق و جدایی را هموار می کنند.

امروزه بسیاری از اختلافات ، به خاطر عدم شناخت و درک متقابل زوجین است. بنابر این، با شناخت کامل همسر آینده خود ، بسیاری از زمینه های اختلاف در زندگی کاهش می یابد. شیوههای شناخت گفت وگوی های متقابل است که بایستی با اطلاع خانواده دو طرف صورت پذیرد. بیان صادقانه صفات و خلقیات یکدیگر ، بیان عیبها و نقصها و بیان انتظارات و خواسته های دو طرف میباشد. از دیگر شیوههای شناخت می توان به تحقیق و بررسی و مشاهده و رؤیت دو طرف و در نهایت با مشاوره با بزرگترهای فامیل و پدر و مادر که در دین اسلام بسیار سفارش شده است، اشاره کرد.

عدم انتخاب صحیح همسر آینده ، دو نفر که تصمیم دارند با هم ازدواج نمایند، بایستی شناخت و درک درستی از یکدیگر داشته باشند. با روحیات و سلیقه های یکدیگر آشنایی نسبی پیدا کنند و این آشنایی و شناخت از طرف مقابل یک اتمام حجت برای طرف دیگر می تواند باشد. پس معیارهای همسر گزینی از قبیل: دینداری، اصالت خانوادگی، حلال زاده بودن، تقوا و زیبایی و دیگر صلاحیتهای روحی و روانی به خصوص « کفویت» یکدیگر لحاظ گردد.

یکی از نشانه های بی علاقگی زن و شوهر نسبت به یکدیگر، احساس ناامیدی، غم و تنهایی و توجه کمتر به یکدیگر است و نیز احساس نیاز برای برقراری روابط عاطفی خارج از محدوده زناشویی با غیر همجنس، کاهش تعهد به طرف مقابل و درست انجام ندادن مسؤولیتهای معمول، کاهش تمایل جنسی به یکدیگر اشاره کرد.

مواد مخدر و اعتیاد: یکی دیگر از مهمترین معضلات اصلی و جدی جامعه کنونی در دنیای متمدن امروزی است. ابعاد وسیع عوارض ناشی از مصرف آن، زندگی جامعه را از لحاظ جسمی و روانی و نیز خانواده فرهنگ، اقتصاد و اجتماع را به شدت متضرر و آسیب پذیر می کند و از مهمترین آسیب های اجتماعی دنیای معاصر محسوب می شود. یکی دیگر از عواملی که تأثیر بسیاری در جدایی زوجین و منجر به طلاق می شود، اعتیاد یکی از آن دو به مواد مخدر است. خانواده های متزلزل فرصت کافی برای رشد و تربیت فرزند را ندارند و بچه ها به حال خود رها شده اند. متأسفله اعتیاد و طلاق رابطه ای دو سویه دارند یعنی نه تنها اعتیاد سبب طلاق می شود بلکه طلاق نیز می تواند یکی از اسباب اعتیاد به شمار آید.

جاذبه های جنسی، یکی از مسائل بسیار مهم میان زوج و زوجه است. زیرا اگر بین زن و شوهر این جانبه وجود نداشته باشد، زندگی مشترک ناقص است. در صورت متزلزل شدن این رکن، رابطه میان زن و شوهر رو به سردی می رود و میزان علاقه آنان نسبت به یکدیگر کاهش می یابد. لازم است بدانید نیمی از طلاق ها ریشه در عدم رضایت زوجین نسبت به مسائل جنسی و آمیزشی دارد، اما همین نارضایتی جنسی خود را در اشکال مختلف مانند: بداخلاقی، بی حوصلگی، افسردگی، بی علاقگی و نفرت از همسر خود نشان می دهد.

یکی از مهمترین مشکلات زوجین که سبب ورود طلاق عاطفی در خانواده شده مشاجره های معمولی است که هنگام مشاوره با زوجین متقاضی مشاوره این عامل به راحتی دیده میشود. زوجین در مشاجره های میان خود نیز مهارت لازم را ندارند. چنانچه زوجها از همان ابتدای زندگی آموزش های لازم را ببینند توانایی حل بسیاری از مشکلات زندگی را به راحتی خواهند داشت.

تعدادی از بیشترین دلایل که سبب سردی روابط زناشویی می شود عبارتنداز: ۱- برآورده نشدن انتظارات، ۲- وقت نگذاشتن برای همسر،۳- دیر آمدن به منزل و سپری نکردن اوقات فراغت با یکدیگر ۴- سوء مدیریت در زندگی اجتماعی و زناشویی میباشد.

یکی از عوامل فرهنگی، عدم آموزش های لازم قبل از ازدواج می باشد و این آموزش ها چگونه باید باشد؟؛ اما بایستی گفت: همانطور که برای رانندگی، افراد متقاضی بایستی حتما گواهینامه داشته باشند، پیش از انتخاب همسر نیز بایستی شیوه همسریابی و پس از انتخاب همسر نیز بایستی اطلاعات لازم درباره چگونگی یک زندگی مشترک و موفق را بیاموزند.

رواج دوستیها و ازدواجهای خیابانی: ازدواج خیابانی، به ازدواجی گفته می شود که دو طرف خارج از چارچوب خانواده ، عرف و رسومات خانوادگی و معمولا در خیابان با همدیگر آشنا می شوند. اکثر این گونه علاقهها احساسی و ناپایدار و از روی هوا و هوس می باشد و بیشتر این گونه ازدواجها موفقیت آمیز نیست پیدا کردن شریک زندگی مناسب یکی از مهمترین رخدادهای زندگی هر فرد در جوامع مختلف محسوب می شود

ازدواج اینترنتی مفهوم جدیدی است که تقریبا از دهه نود وارد فضای آی تی شده است. در حقیقت به ازدواجی اشاره دارد که دو طرف با استفاده از قابلیت های موجود در رسانه مالتی مدیای وب، همدیگر را شناخته و پس از تبادل اطلاعات متنی، صوتی و تصویری با یکدیگر، زمینه برای برقراری یک آشنایی در محیط غیر مجازی فراهم می شود و در نهایت امر، رضایت دو طرف است که اساس ازدواج را شکل می دهد. در این گونه ازدواجها دو طرف شناخت کامل نسبت به یکدیگر پیدا نمی کنند و درصد زیادی از حرفهایی که بین آنان رد و بدل می شود دروغ و اغراق آمیز است و ازدواج بر پایه دروغ و اغراق ناپایدار می باشد. از آنجا که شناخت افراد در فضای مجازی چهره به چهره نیست، بسیاری از کاربران اینترنت در صدد فریب یکدیگر بر آمده و اطلاعات غیر واقعی بین هم رد و بدل می کنند بر اساس دین مبین اسلام و آموزه های دینی و اخلاقی، امر ازدواج از یک قداست و اهمیت ویژه ای برخوردار است و برای تشکیل زندگی مشترک، افراد بایستی با عقل و درایت و خرد جمعی و خانوادگی، این امر مهم را دنبال نمایند و با ارته تجربیات کارشناسان و مشاوران به خصوص پدر و مادر زمینه گفت و گوی سالم در باره ی ازدواج را فراهم آورند. فریب در ازدواج عبارت است از اغفال متقلبانه طرف عقد با توسل به امور واهی و بر خلاف واقع مانند: داشتن تحصیلات عالی، تمکن مالی، موقعیت اجتماعی، شغل خاص، تجرد و یا مخفی کردن ازدواج قبلی از مصادیق فریب در ازدواج است. یکی از شرایط اصلی صحت عقد نکاح رضایت زوجین است. از لحاظ کیفری هم فریب در ازدواج به عنوان یکی از جرایم بر ضد حقوق و تکالیف خانوادگی در ماده ۶۴۷ ق.م.). پیش بینی شده و برای مرتکب آن مجازات حبس تعزیری از ۶ماه تا دو سال در نظر گرفته شده است. یکی از معیارهای بسیار مهم در زندگی اجتماعی و خانوادگی اقتصاد است. اقتصاد یعنی اعتدال و میانه روی در دخل و خرج است. از امام موسی کاظم علیه السلام روایت شده که فرمودند: « چنان برای زندگی دنیای خویش تلاش کن که گویا تا ابد زنده هستی و برای آخرت خویش آن چنان کار کن که گویی فردا از دنیا خواهی رفت.»[۴] همان طور که از روایت مذکور فهمیده میشود. اگر شوهر نتواند یک حداقل معیشتی برای زندگی فراهم آورد. خانه ای که در آن رفاه و آسایش و آرامش برای زن نباشد، این زندگی به تدریج رو به سردی می رود و زمینه را برای جدا شدن زن و شوهر از یکدیگر فراهم می کند. عمده ترین پیامدهای بیکاری عبارتند از: احساس بی ارزشی، فقر و تنگدستی، آلوده شدن به اعتیاد، فراهم آمدن زمینه های بزهکاری و عقب ماندگی اقتصادی.

چشم هم چشمی: مانند سمی دامنگیر خانواده شده و زوجین برای تهیه ی این زرق و برق ها از هدف اصلی خود غافل شده و ناخودآگاه به اختلافات دامن می زنند و سبب می شود که چشم خود را به روی جنبه های مثبت بسته و فقط جنبه های منفی زندگی را پر رنگ کنند و دچار کشمکش شده میشوند. مقایسه ی زندگیها با یکدیگر سبب فروپاشی زندگی میشود. بنابر این، عاقلانه و منطقی این است که همان چیزی که خدا روزی ما کرده است، به آن قانع باشیم.

مواردی مانند: تدلیس در ازدواج، کاهش روابط جنسی، خشونت، تفاوت های فرهنگی، تفاوت در سن، سوءظن، عدم علاقه نسبت بهیکدیگر و ضعف اعتقادات دینی می تواند از عوامل بروز طلاق در بین خانواده ها باشد.

در این که نوع خانواده و خویشان در همبستگی ازدواج و ادامه آن نقش مهمی دارند، هیچ تردیدی وجود ندارد. به نظر می رسد استحکام و پایداری و احتمال بقای خانواده گسترده بیش تر از خانواده هسته ای است؛ چرا که در خانواده گسترده، هرم قدرت به صورت عمودی است؛ یعنی تصمیمات عمدتا از بالاترین شخص خانواده اتخاذ می شود و آن شخص پیرترین و داناترین شخص خانواده است ؛ اما خانواده هسته ای، که عمدتا از یک زن و مرد تشکیل می شود، بیشتر حالت شکننده دارد. در چنین خانواده ای، با وجود کوچکترین مسأله، احتمال و زمینه از هم گسیختگی خانواده وجود دارد.

هر قدر روابط اجتماعی حاکم بر جامعه مستحکم و قوی باشد، بنیاد نهادهای اجتماعی از جمله خانواده از استحکام بیشتری برخوردار است. حال اگر دو نفر از دو طبقه اجتماعی با دو خرده فرهنگ خاص باهم ازدواج کنند، احتمال بقای این خانواده بسیار کم است. به طور مثال: اگر زن شاعر با مرد تاجر ازدواج کند در نهایت، زندگی آنها منجر به جدایی از هم میشود.

عامل دیگر، تفاوت هایی است که از ناحیه نژاد، قوم و زیان ناشی می شود. اصولا ازدواج در یک شرایط مساعد و خوشایند به نظر دو طرف و مقبول آنها انجام می گیرد؛ اما به هر دلیل، ازدواجی که بر مبنای تفاوت هایی مانند تفاوت های قومی، زبانی، محلی و نژادی شکل گیرد، چنین ازدواجی بر پایه محکم بنا نشده است، هرگونه تفاوت و تضاد فرهنگی و اعتقادی برای کانون خانواده مضر به نظر می رسد به طور معمول تضادها منجر به کشمکش میشود و بدین جهت، شالوده نظام خانواده در معرض خطر قرار می گیرد.

نظم اجتماعی نتیجه هنجارهایی است که این هنجارها بر همه افراد جامعه اشراف دارند و در واقع دستورالعمل نحوه رفتار افراد جامعه را تعیین می کند. در مقایل نظم اجتماعی، بی نظمی اجتماعی است و آن حالت مبهمی بین فرد و جامعه که در آن، هنجارها از بین رفته یا ضعیف شده و یا در تضاد می باشند. اعتیاد، مشروبات الکلی و قمار از ناهنجاری های اجتماعی محسوب میشود و بر اساس قوانین و مقررات و اصول دینی و مذهبی ما جرم محسوب می شوند و اینها به طور یقین از اسباب طلاق میباشند.

یکی دیگر از آفتهای مهم نظام خانواده مشروبات الکلی و پدیده الکلیسم است. این ماده پیوند زناشویی را سست و اغلب آن را نابود می سازد. افراد مصرف کننده مواد الکلی ممکن است رفتار مناسبی با همسر خود نداشته باشند و این سبب می شود که زن از شوهر خود منزجر شود و او نیز در خانه شوهر خود تأمین جانی نداشته باشد. در مناطق شهری که آمار استفاده از الکل بسیار بالاست آمار طلاق نیز بالا می باشد و در مقابل، یکی از علل پایین بودن میزان طلاق در روستاهای کشور را می توان در اثر عدم استفاده روستاییان از مشروبات الکلی و مصون ماندن آنان از شر آفت الکل دانست. پدیده قمار و آلات آن علاوه بر اثر وضعی که بر پیکر نظام خانواده دارد و آن ارتذاق از طریق نامشروع است و سبب از هم گسیختگی نظام خانواده میشود. این پدیده مانند سایر پدیدهها از چند زاویه خانواده را به اضمحلال و نابودی می کشاند. یکی از جهت اخلاقی و روانی و مهم تر از همه از بعد اقتصادی است. رسانه های همگانی یکی از عوامل اجتماعی شدن و جامعه پذیری می باشند و شکل دهنده عقاید و افکار عمومی جامعه هستند. به طور معمول مخاطب اصلی و طرفداران آنها جوانان می باشند؛ بنابراین، کمتر پدیده اجتماعی و جنبه های زندگی انسانی را می توان یافت که تحت تأثیر مثبت یا منفی وسایل ارتباط جمعی و رسانه ها قرار نداشته باشد و یکی از این پدیده ها طلاق است. بدآموزیهای وسایل ارتباط جمعی می تواند یکی از علل از هم پاشیدگی خانواده های جوان باشد که تحت تأثیر فیلم های مخرب ویدیویی و تلویزیونی قرار می گیرند. یکی از عوامل و زمینه های اجتماعی که تأثیر بسیاری بر رواج طلاق عاطفی دارد «ساخت روابط اجتماعی» جوامع امروزی است. تفاوت های فردی به طور طبیعی میان زوج و زوجه، حتی در صورت یکسلی زمینه های اجتماعی و فرهنگی آنان وجود دارد. در ساخت روابط زندگی روستایی هرچند ممکن است افراد از حیث اموری مانند سن، طبقه اجتماعی و …. همسان نباشند؛ اما همسای بالایی از حیث فرهنگی میان آنان وجود دارد، بنابر این، با توجه به این که در این ساخت، روابط افراد محدود در گروه های خویشاوندی و محلی است و به تبع آن همسری را هم که افراد انتخاب می کنند به طور معمول از همین گروههاست، می توان گفت: همسانی فرهنگی بالایی میان زوجین وجود دارد. در نتیجه احتمال اختلال در روابط میان فردی آنان و تعارض، ناسازگاری و طلاق کمتر دیده میشود.

به طور طبیعی، در زندگی مسایلی پیش می آید که سردی روابط و کاهش تمایل به ادامه زندگی خانوادگی را سبب می شود؛ مسایلی مانند: مشکلاتی مانند ناتوانی در تأمین مخارج زندگی ، ناراحتی های روحی و روانی، سوء تفاهم و سوءظن به یکدیگر و … در این حالت اگر زوج و زوجه خود را تنها و بدون پشتوانه احساس کنند و راهنمایی و حمایت مادی و معنوی از آنها در کنار خود نداشته باشند، مسایل پیش آمده سخت تر می شود و سردی و بی علاقگی به ادامه ی زندگی خانوادگی لطمه وارد می سازد. در ساخت روابط روستایی،زوجین در مواجهه ی با مشکلات، فشار کمتری را بر خود احساس می کنند؛ اما در ساخت روابط غیر سنتی یا شهری، پشتوانه های مذکور وجود ندارد و مشکلات استمرار یافته و زمینه طلاق را فراهم سازد.

در نظام خانوادگی هر کدام از زن و مرد دارای نقش های متفاوت اند و هر یک وظایفی را به عهده دارند. تأمین مخارج زندگی خانواده و کارهای بیرون از خانه به طور معمول توسط مرد انجام می گیرد؛ اما انجام کارهای مربوط به داخل خانه مانند: مراقبت و نگه داری از کودکان و کارهای منزل، تأمین نیازهای عاطفی و جنسی یکدیگر به عهده خانم خانه می باشد.

تخلف از وظایف و مسؤولیتهای فوق، ممکن است طلاق را به همراه داشته باشد.

ساخت روابط جوامع روستایی به سبب برخورداری از نظارت اجتماعی غیررسمی و فشارهای اجتماعی، امکان انحراف زوجین از نقش ها و وظایف شان را تا اندازه بسیاری کاهش می دهد. چنانچه آنها بخواهند عملی خلاف نقش ها، وظایف و انتظاراتشان را انجام دهند، خود را در معرض چشمهای باز می بینند و فشارهای اجتماعی فراوانی را بر خود احساس می کنند. در نتیجه در ساخت روابط روستایی تخلف از نقش ها و وظایف کمتر دیده می شود، به خلاف، ساخت روابط جوامع شهری به سبب نبود نظارت های غیررسمی، امکان بیشتری برای تخلف از وظایف و مسؤولیت های فوق را به همراه دارد و در نتیجه فراوانی طلاق در این جوامع بیشتر است.

وقتی که تغییرات ارزشی در خانواده و هنجارهایی مانند: از بین رفتن قبح طلاق، تنزل رتبه ازدواج از پیوندی مقدس به تعهد شخصی که بنیان خانواده را سست کرده و آمار طلاق را در عصری که ما در آن زندگی می کنیم، افزایش داده است. در ساخت روابط زندگی شهری به سبب فقدان نظارتهای غیر رسمی، ارزش ها و هنجارهای اجتماعی آسان تر تغییر می کند؛ در حالی که در ساخت روابط سنتی یا روستایی به سبب نظارت اجتماعی غیررسمی در سطح بالا، تغییرات ارزشی و هنجاری به آسانی ایجاد نمی شود و طلاق ناشی از آن تسهیل نمی گردد.

دخالت های نادرست دیگران، دلسوزی های بی مورد، تصمیم گیری به جای زوجین، توصیه ها و راهنمایی های غلط و همراه با سخن۔چینی،غیبت،بدگوییوسوءظن،میتواندبیاعتمادی، ناخشنودی، بهانه گیری و مشاجره میان زن و شوهر را افزایش دهد و در صورت استمرار چنین وضعیتی، شکاف عاطفه به وجود می آید که به طلاق منجر می شود؛ اما در ساخت سنتی به سبب وجود روابط متقابل نزدیک، چند جانبه و مستمر و نیز وابستگی های عاطفه شدید و هم انگیزه ی دخالت قوی است. از این حیث ساخت روابط سنتی و از سویی بر اساس آموزه های دینی، مبنی بر عدم غیبت، تهمت، افترا، سخن چینی و … می تواند دخالتهای دیگران را محدود سازند.

-دلایل افزایش طلاق عاطفی در جامعه دلایل افزایش طلاق در کشورمان بسیار است در ادامه به برخی اشاره می گردد

۱. کمرنگ شدن ارزش های اخلاقی در میان جوانان: وقتی که ارزشها در جامعه کمرنگ می شود و آرامش جای خود را به فریب و دروغ در زندگی می دهد؛ البته آرامش در سایه اخلاقی زیستن و اخلاقمند رفتار کردن به دست می آید. صراحت و راست گویی، پیوند تنگاتنگی با آرامش در زندگی خانوادگی دارد. هنگامی که راست گفتن قبای دورویی و صراحت، صحنه را برای ابهام و پنهان کاری خالی بکند، می توان گفت که زندگی زناشویی در سراشیبی سقوط و فروپاشی قرار گرفته است. صداقت در زندگی مشترک اعتماد و آرامش را در زندگی به دنبال خواهد داشت و مایه نجات در زندگی میباشد. ۲. رویج روزافزون فردگرایی عوض زندگی اجتماعی: اثرات استفاده از فناوریهای جدید مانند تلفن همراه، اینترنت و شبکه های اجتماعی در زندگی شهری و سبب فردگرایی و تنها شدن خانواده ها و کاهش معاشرت اجتماعی شده است. به همین جهت، زوجهای بریده از پیوند و معاشرت با بستگان، سر به سر همدیگر می گذارند و به یکدیگر گیر می دهند و سبب ایجاد دعوا و تنش به جای معاشرت در بین اعضای خانواده میشوند. زوجین تا جایی ادامه می دهند که قادر به تحملمسایل از نگاه دیگری نیستند و شکاف میان آنان روز به روز عمیق تر و سبب جدایی آنان می شود. ٣. فقدان سرمایه گذاری برای زندگی مشترک: برای هر امری بایستی برنامه ریزی و سرمایه گذاری کرد و این کار نیاز به صرف وقت و هزینه دارد. یکی از امور مهمی که در زندگی برای هر انستی پیش می آید، تشکیل زندگی مشترک است. تشکیل زندگی به معنای این است که شما مسؤولیتی سنگین را پذیرفته اید. برای استمرار این عشق و آرامش در زندگی مشترک بایستی وقت، هزینه، سرمایه گذاری و یا برنامه ریزی کرد. این کار بایستی مدام ادامه داشته باشد تا این عشق پا برجا بماند واگر غیر از این باشد کم کم دلسردی و اختلافات دو طرف و سوء تفاهم ها ریشه می دواند و سبب مسایل بعدی در زندگی مشترک میشود. ۴. عدم درک صحیح زوجین از زندگی زناشویی: انسان اجتماعی در نظام، اجتماعی می شود و در واقع روابط اجتماعی و هنجارهای اجتماعی فرهنگ را درونی می کند. چنان چه فرایند اجتماعی نقص باشد و یا زن و شوهر در دو فرایند کاملا متفاوت اجتماعی شده باشند، درک صحیحی از وظایف و نقش های طرف مقابل نخواهند داشت. با توجه به این که والدین به یک نسل و فرزندان به نسل دیگری تعلق دارند. آنان به افت تحصیلی شدید و گرایش به استفاده از مواد مخدر پیدا می کنند و در نتیجه به ارتباط ناسالم و نامشروع با جنس مخالف از دیگر تبعات طلاق عاطفی برای فرزندان است. ۵. برخی از جوانان پیش از ازدواج بر این عقیده اند که با ازدواج و تشکیل زندگی مشترک تمام مشکلات حل میشود. این چنین برداشتی درست نیست و از یک سو ریشه در عشق زودگذر و از سوی دیگر از نبود آموزش های پیش از ازدواج سر چشمه می گیرد؛ البته برخی جوانان با روبرو شدن با واقعیت های زندگی مشترک به فکر چاره افتاده و با آموزش مهارتهای زندگی و کاهش اختلافات بوجود آمده، در پی کسب و سعادت در زندگی می باشند. ۶. مسؤولیت گریزی: عده ای از جوانان متأسفانه از زیر بار مسؤولیت فرار می کنند. آنان بینش درستی از جایگاه امر ازدواج و زندگی زناشویی در آموزه های دینی ندارند و مسأله ازدواج را امری قراردادی می دانند. در حالی که هر عقل سلیمی میداند که از دواج تعهدی مسؤولیت آور است. انسان های ضعیف مسؤولیت گریزند. در مقابل انسان های قوی مسؤولیت پذیرند و چاره مشکلات را در خودشان جست وجو می کنند. ۷. تقلید کورکورانه از فرهنگ بیگانه: برخی متأسفانه تقلیدگونه از فرهنگ غرب به سبب پدیده های فرهنگی پذیری و تهاجم فرهنگی و رسانه های جمعی، عناصر منفی فرهنگ غربی، وارد فرهنگ شده است. به هر حال آنچه در این سال های اخیر نرخ طلاق را در کشور افزایش داده است و به عنوان یک آسیب اجتماعی مطرح است.

– آسیب های اجتماعی طلاق عاطفی بر نظام خانواده

تزلزل و سستی بنیان خانواده و کاهش عاطفه و محبت در میان افراد جامعه از جمله ی پیامدهای جامعه ی متمدن و صنعتی امروز است؛ پدیده ی طلاق به عنوان مسألهای اجتماعی مستلزم تبدیل شدن آن از یک مسأله فردی به یک مسأله جمعی و به عنوان یک آسیب مطرح می شود. وقتی که پایه های زندگی بر اصول درستی استوار نباشد و تفاهمی وجود نداشته باشد، مرزی از تحمل و عدم تحمل ایجاد می شود که پیوند زناشویی را به جدایی می کشاند. بسیاری از طلاق های عاطفه نتیجه عدم آگاهی و نداشتن مهارتهای زندگی اجتماعی می باشد.

یکی از تبعات و آسیبهای طلاق عاطفی اختلالات روحی و روانی است. وقتی خانواده ای دچار طلاق عاطفی شود مرد و زن دچار اختلالات روحی و روانی میشوند و مهم ترین این اختلالات عبارت از: افسردگی، اضطراب، خشم، پرخاشگری می باشد. هنگامی که زوجین دچار طلاق عاطفی شوند ممکن است به روابط جنسی موازی کشیده شوند یعنی افراد ضمن این که به صورت قانونی با فردی به عنوان همسر زندگی می کنند بر خلاف شئون فرهنگی، اخلاقی و شرعی ممکن است بر سر راه شخص دیگری قرار گیرند و بخشی از روابط خود را خارج از فضای منزل و خانواده تعریف کنند.

ناتوانی درست زوجین در تربیت فرزندان: خانواده ای که دچار طلاق عاطفی شده است، این پدیده فقط بین زن و مرد نیست بلکه بین پدر، مادر و فرزندان نیز می باشد. این پدیده برای آینده فرزندان سم و خطر آفرین است الگوی منفی برای جوانان در شرف ازدواج: پدیده طلاق عاطفی می تواند به عنوان یک الگوی منفی برای جوانان در شرف ازدواج باشد، به این صورت وقتی جوانان آشفتگی زندگی این افراد را می بینند می ترسند و به راحتی تن به ازدواج نمی دهند. عدم سازش زوجین: دلایل بسیاری وجود دارد که وجه مشترک همه ی آنها برآورده نشدن انتظارات است. انتظارات الگوهای عملی هستند که هر یک از دو طرف دیگری را موظف به تحقق آنها می داند و در صورتی که طرف مقابل، آنها را محقق نسازد، ناسازگاری و جدایی پیش می آید.

پدیدار شدن آسیب ها و ناهنجاری های اجتماعی: امروزه اختلافات و درگیریهای عمیق خانوادگی و معضل طلاق به یک روند و مسأله ی اجتماعی مهمی تبدیل شده است و روز به روز شاهد از هم گسیختگی برخی خانواده ها هستیم که در این بین فرزندان قربانی بی تجربگی و خودخواهی والدین می شوند. از نشانه های منفی در فرزندان طلاق عاطفی، افسردگی، عدم نشاط و بی تحرکی، افت تحصیلی و بی علاقگی به درس خواندن است. یکی از مشکلاتی که پس از جدایی والدین دامن فرزندان را می گیرد، ازدواج مجدد پدر و مادر آنها است که تأثیر بسیار بدی بر فرزندان می گذارد؛ به طوری که فرزندان همسر پدر یا مادر خود را به چشم یک مزاحم و دشمن نگاه می کنند و گاه دیده میشود که همسر پدر یا مادر نیز فرزند خوانده ی خود را به چشم یک رقیب نگریسته و مشکلات زیادی از این ناحیه برای فرزندان طلاق بوجود می آید.

راههای پیشگیری از طلاق عاطفی

افسردگی یکی از اختلالات روحی و روانی زوجین است و آن یک بیماری جسمی روانی است. اختلالی است که بر تفکر، خلق احساسات، رفتار و سلامت جسمی تأثیر می گذارد. دو مشخصه اصلی این بیماری ناامیدی و غمگینی است. این بیماری در بین خلم – هایی که دچار طلاق عاطفی یا رسمی شده اند بسیار زیاد است. زیرا به سبب جدایی و از دست دادن شوهر فشار روحی بسیاری بر آنان وارد می آورد.

در درمان افسردگی افکار منفی را فراموش کنید؛ فکر مثبت کنید و به جای سرزنش خویش، با تفکر منطقی با مسائل برخورد کنید. یکی از علما سبب شیوع افسردگی را ضعف بدن و آب و هوا و غذاهای مسموم می داند. راه درمان آن را ترک گناه و توبه می داند و در نهایت تغییر محل زندگی است( فتهاجرو) بهترین راه درمان افسردگی یاد خدا است: «ألا بذکر الله تطمئن القلوب» «و لله العزه ولرسوله وللمؤمنین» و «ولا تیأسوا من روح الله …»»(قرآن کریم).

اضطراب و استرس: به معنای پریشان حال شدن و آشفتگی و بی تابی است. راههای پیشگیری از اضطراب و استرس عبارتند از : رژیم غذایی سالم، فعالیت بدنی منظم، افزایش اعتماد به نفس و عدم گوشه نشینی و اجتماعی بودن، حمایت اجتماعی، اندیشیدن به زمان حال و خندیدن اشاره کرد.

درمان اضطراب: برخی از اضطراب ها در اصل بیماری نیستند و به آنها اضطراب طبیعی گفته میشود و نیاز به معالجه پزشک ندارد و می تواند توسط خود فرد درمان گردد.

خشونت: تعدیل واکنش در برابر خشونت های احساسی و زودگذر؛ به طور معمول در برخی از زندگی ها تعارضات از شدت زیادی برخوردارند. در این حالت بایستی با رفتار مدبرانه تلاش کرد تا جلوی واکنش های تند که گاهی نیز خشن هستند، گرفته شود تا زمینه برای آسیب پذیری بیشتر فراهم نشود.

پرخاشگری رفتاری است که بالقوه بر دیگران آسیب می رساند. پرخاشگری ممکن است بدنی باشد مانند زدن یا لفظی باشد مانند فریاد زدن و یا به صورت تجاوز به حقوق دیگران ظاهر گردد مانند چیزی را به زور گرفتن.

درمان پرخاشگری: از طریق شناخت و ریشه های علل پرخاشگری شامل: ۱. کاهش میزان و شدت پرخاشگری ۲. سرگرم نمودن فرد۳، مهر و محبت ۴. جلوگیری از توهین و .

حفظ استقلال زناشویی: این بند از مهمترین بندهای مربوط به شکل گیری و یا ممانعت از طلاق روانی در زندگی های جاری است. حفظ استقلال در زندگی زمانی واقعیت می یابد که هر دو طرف درگیر، در دایره ی زندگی حساسیت های کاذب و تعصبات افراطی خود را نسبت به نزدیکان خود کنار بگذارند. در نتیجه بیکاری، اعتیاد به مواد مخدر، فقر اقتصادی، مهاجرت، اختلافات طبقاتی و رؤیای به دست آوردن زندگی بهتر، از عواملی است که فشارهای روانی بسیاری بر زندگی مشترک زن و مرد وارد می سازد.

یادگیری مهارت ارتباط مؤثر و کاهش تعارض در زوجین : ارتباط مؤثر با دیگران مهارتی است که انسان را در موقعیت بهتری قرار می دهد. با یادگیری نحوه ی درست برقراری ارتباط با دیگران می توانیم کاری کنیم که دیگران با ما هم عقیده شوند. زوجین با یادگیری ارتباط مؤثر می توانند رابطه بهتری با یکدیگر داشته و آن را محکم بسازند. آنان می توانند از طریق یادگیری ارتباط مؤثر، مشکلات وتعارضهای میان یکدیگر را حل و فصل و یا به حد اقل برسانند.

عدم توجه به حرف دیگران: یکی دیگر از عوامل ، دخالت بیجای اقوام و بستگان در اختلافاتی که زن و مرد در زندگی زناشویی خود دارند می باشد. ممکن است در اثر ارتباط زوجین با والدین یکدیگر، دچار مشکل شوند و بگو و مگوهایی که ممکن است بین آنها باشد و دخالت های بی مورد برخی از دو طرف سبب گسستن این ارتباط گردد تجربه نشان داده است که اگر هنگام بروز اختلاف میان زن و مرد آنان را به حال خود رها کنند و با جانبداری از این یا از آن دامن به آتش این اختلاف نزنند چیزی نمی گذرد که این آتش خاموش می شود.

تغییر سبک زندگی خانواده ها: زن و مرد مجبورند ساعت های طولانی در بیرون از خانه کار کنند و وقتی به خانه می آیند، خستگی چندین ساعت کار بیرون از خانه را با خود به خانه آورده و کمتر می توانند با یکدیگر تعامل و صحبت کنند. وجود ابزارهایی مانند ماهواره در توسعه روابط نامشروع و خارج از چهار چوب خانواده مؤثر است و دیدن برخی از برنامه های ماهواره توقع زوجین از یکدیگر را افزایش داده و گاه توقعهای غیر معقول در بین آنها ایجاد می کند.

لزوم یادگیری مهارتهای زندگی و نقش آموزش های پیش از ازدواج در کاهش طلاق: با آموزش های قبل از ازدواج می توان درصد بسیاری از تعارضات خانوادگی را کاهش داد. آموزش پیش از ازدواج و انتقال مهارتهای زندگی به جوانان نیاز اجتناب ناپذیر جامعه ی کنونی است و این امر در کاهش آمار طلاق در جامعه نقش مؤثری دارد

عدم حمایت خانواده های زوجین از طلاق ، طلاق عاطفی متضمن فقدان اعتماد، احترام و محبت نسبت به یکدیگر است. در این نوع طلاق خانواده های زوجین بایستی دو طرف را به خویشتنداری و ادامه زندگی تشویق نمایند و از فرد خاصی حمایت نکنند. آنان را به عواقب ناگوار از هم پاشیدن زندگی آگاه کنند و به جای حمایت از همدیگر، در جهت آزار و ناکامی و تنزل عزت نفس یکدیگر عمل می کنند و هر یک به دنبال یافتن دلیل برای اثبات عیب و کوتاهی طرف مقابل است.

کاهش عواطف و احساسات زوجین پس از ازدواج : یکی از مهمترین علل نارضایتی زوجین نبود محبت، عشق و علاقه به همدیگر در زندگی زناشویی می باشد. در زندگی مشترک، مشکلات به تدریج رخ می دهد و میان زن و شوهر فاصله می افتد. سپس این مشکلات روز به روز بیشتر و عمیق تر شده تا جایی که فاصله میان زن و مرد زیاد میشود. در این جا مهارت و مدیریت کنترل زندگی ضعیف تر می شود تا جایی که اختلافات به حدی می رسد که زن و مرد توان تحمل یکدیگر را ندارد و طلاق عاطفی رخ می دهد.

پایین آوردن سطح انتظارات زوجین از یکدیگر: یکی از مهمترین عوامل جدایی توقعات نامحدود زن یا مرد است و اگر هر کدام از آنان دامنه توقع خویش را محدود سازند به طور یقین جلوی بسیاری از مسائل مانند طلاق گرفته خواهد شد.

دوری از هر گونه تحقیر، تهمت: تهمت عبارت است از این که انسان در حق غیر به چیزی که راضی نیست نسبت دروغ بدهد و کسی را که مرتکب گناه و عمل زشت نشده به انجام آن متهم کند و یا عیب و نقصی که در او نیست به او نسبت بدهد. اسلام تهمت را حران دانسته و از گناهان کبیره است و « ولا تنابزوا بلالقاب …»؛ با لقب های زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید. امام صادق علیهالسلام می فرمایند: « هر گاه مؤمنی برادر مؤمن خویش را متهم نسازد و به او تهمت بزند ایمان از قلب او محو می شود، چنان که نمک در آب حل می شود و وقتی که ایمان مؤمن از بین رفت، دیگر اثری از ایمان در قلب او باقی نماند و جایش جهنم است مؤمن بایستی عمل او را حمل بر صحبت کند و سوء ظن خویش را به حسن ظن تبدیل نماید. قرآن در آیات متعددی می فرماید که زنان را از جنس و سرشت مردان آفریدیم. در سوره نساء آمده است: «خداوند از جنس خود شما برای شما همسر آفرید.» ویا در سوره بقره آمده است: « هر یک از زن و مرد برای یکدیگر آفریده شده اند.»

نتیجه گیری و پیشنهادات

در نتیجه طلاق عبارت است از برهم زدن پیمان زناشوییو بر خلاف نکاح که از استحباب برخوردار است، طلاق از کراهت و مبغوضیت برخوردار می باشد. طلاق عاطفی یا طلاق خاموش، خطرناکترین نوع طلاق است که زن و شوهر به طور فیزیکی از هم جدا نمی شوند و در کنار هم زندگی می کنند و آن یکی از مهمترین انواع طلاق است که در جایی ثبت نمیشود و در مقایل طلاق رسمی وقانونی است. اسلام سخت با طلاق مخالف است و می خواهد تا حد امکان طلاق رخ ندهد. آیات و روایات بسیاری مبنی بر مذمت طلاق وارد شده است و از منظر آموزه های دینی طلاق به عنوان آخرین راه حل لحاظ شده است. از عوامل زمینه ساز طلاق عاطفی می توان به عدم کفویت زوج و زوجه از لحاظ اسلام و ایمان، اخلاق، سن و تحصیلات، عدم انتخاب صحیح و عدم درک متقابل یکدیگر، عدم آموزش و مهارت های زندگی قبل از ازدواج، سوء مدیریت در زندگی اجتماعی و زناشویی، آسیب دیدن کار کردهای زیستی و عاطفه خانواده عدم توجه به جاذبه های جنسی، از بین رفتن قبح طلاق، روح تجمل و اسراف، فریب در ازدواج، دخالت دیگران در زندگی رواج دوستی های اینترنتی و خیابانی، اعتیاد به مواد مخدر و بیکاری اشاره کرد و از دلایل افزایش طلاق در جامعه می توان به کم رنگ شدن ارزش های اخلاقی در بین جوانان، ترویج روز افزون فردگرایی، فقدان سرمایه گذاری برای زندگی مشترک، عدم درک صحیح یکدیگر، مسؤولیت گریزی، تقلید کورکورانه از فرهنگ بیگانه و از آسیب های طلاق عاطفی بر نظام خانواده می توان به تزلزل و سستی بنیان خانواده، اختلالات روحی و روانی، روابط جنسی موازی، ناتوانی زوجین در تربیت فرزندان، طلاق عاطفی الگوی منفی، عدم سازش زوجین، ناهنجاری های اجتماعی، ازدواج مجدد پدر و مادر اشاره نمود. از راههای پیشگیری از طلاق عاطفی می توان به درمان اختلالات روحی و روانی زوجین نظیر افسردگی، اضطراب، استرس و خشونت، همکاری و درک متقابل زوجین، حفظ استقلال زندگی زناشویی، یادگیری مهارت ارتباط مؤثر، عدم توجه به حرف دیگران، دخالت بی جای اقوام و بستگان، تغییر سبک زندگی خانواده ها لزوم یادگیری مهارتهای زندگی و آموزش های قبل از ازدواج، عدم حمایت خانواده از طلاق، کاهش عواطف و احساسات زوجین، پایین آوردن سطح انتظارات، دوری از هرگونه تحقیر و تهمت و ایجاد شور و نشاط در محیط بیرون و خانواده اشاره کرد. از مجموع مطالبی که گذشت روشن شد که چیزی تحت عنوان طلاق عاطفی در برخی خانواده ها وجود دارد و در فصل دوم و پنجم نیز عوامل زمینه ساز طلاق عاطفی و راههای پیشگیری از آن به طور مشروح بیان گردید. برای جلوگیری از طلاق عاطفی پیشنهاد می گردد، مراکزی برای مشاوره زوج های جوان که قصد ازدواج دارند دایر گردد. اساتید آن از کارشناسان و روانشناسان مجرب انتخاب گردد و از طریق این مراکز آموزش و مهارتهای لازم زندگی به زوج ها داده شود و گواهینامه مبنی بر گذراندن تمام مهارتهای زندگی برای آنان جهت ارائه به دفاتر ازدواج و طلاق صادر گردد.

 

 

منابع

۱) ر. ک: پایگاه اطلاع رسای باشگاه خبر نگاران جوان .

۲) حلی، مقداد بن عبدالله السیوری، کنز العرفان فی فقه القرآن، ترجمه: بخشایشی، عقیقی، عبد الرحیمف ج ۲، قم، پاساژ قدس پلاک ۱۱۱، بی ته ص۷۴۹.

۳) شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه ج ۲۰ و ۲۲، باب ۱ از ابواب مقدمات طلاق، قم، مؤسسه آل البیت علیه السلام ۱۴۰۹ه.ق، ص ۷ و ۵۱هد ح ۱ و ۲ و۷.

۴) شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه مترجم: غفاری، علی اکبر و صدر، محمدجواد، ج ۲ و ۴، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ه.ق.ص۲۰۴ و۲۰۵ و ۳۷۰.

۵) شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۳ق، ص۵۲۱ح ۴۸۱۷

۶) شهید ثانی، الروضه البهه فی شرح اللمعه الدمشقیه ( المحشی۔کلانتر)،ج۵،قم،کتابفروشیداوری، ۱۴۱۰ ه. ق، ص ۲۳۴.

۷) طباطبایی بروجردی، آقا حسین، جمعه احادیث شیعه، ج۲۵، تهران، انتشارات فرهنگ سبز، ۱۴۲۹ق، ص۳۸، ح ۳۶۴۱۲.

۸) قرآن کریم

۹)کی نیا، مهدی، عوامل اجتماعی مؤثر بر طلاق، مطبوعاتی دینی، ۱۳۷۳ش، ۱۷ و ۲۵.

۱۰) کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۳، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق، ص۴۶.

۱۱) کلینی، محمد بن یعقوب ، الکافی، ج ۲، تهران، دار الکتب الاسلامیه ۱۴۰۷ق، ص۳۵.

۱۲) مطهری، مرتضی فقه و حقوق ( مجموعه آثار)، ج۱۹، قم، بی نه بی تا، ص ۲۵۵.

۱۳) منتخب اللغات، ماده طلق.

۱۴) منتهی الارب، ماده طلق.

اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
برچسب ها:
دیدگاهها

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد