🖋 ساسان اشکش*
۱۰ آذر در تقویم ایران به عنوان «روز مجلس شورای اسلامی» نامگذاری شده است؛ روزی که یادآور نقش این نهاد در بازتاب اراده مردم و شکلدهی به تصمیمات کلان کشور است. مجلس، نماد مشارکت عمومی و مردمسالاری در ایران به شمار میرود؛ جایی که نمایندگان منتخب باید صدای حوزههای انتخابیه خود را به سطح ملی برسانند و در عین حال بر اجرای قوانین نظارت کنند.
این جایگاه ملی، وقتی به مسجدسلیمان میرسد، رنگ و بوی متفاوتی پیدا میکند؛ شهری که انتخابات مجلس در آن همواره با فراز و فرودهای پرچالش همراه بوده است. از ابطال انتخابات و اعتبارنامهها گرفته تا تغییر نتیجه پس از بررسی اعتراضات، همه نشان میدهد که مشارکت سیاسی در این حوزه نهتنها پررنگ، بلکه همواره با حساسیت و پیچیدگیهای خاص خود همراه بوده است.
در دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، مسجدسلیمان شاهد حضور چهرههای گوناگون بود. در میان آنان، نامی آشنا بیش از همه به چشم میآمد: دکتر رضا جباری، پزشک جراح مطرح مسجدسلیمان. او با پشتوانه فعالیتهای جهادی و ویزیت رایگان بیماران نیازمند، محبوبیت زیادی در میان مردم کسب کرده بود. خدمات او تا جایی پیش رفت که مدرسهای به نامش نامگذاری شد و حتی حضورش در قاب تلویزیون، روایتگر وضعیت مالی دشوارش شد.
با رد صلاحیت برخی چهرههای مطرح، رقابت اصلی میان جباری و علی عسگر ظاهری شکل گرفت. گروههای جهادی که پیشتر در فعالیتهای خیریه همراه جباری بودند، این بار در عرصه سیاسی نیز او را تنها نگذاشتند. پزشک آرام دیروز، حالا در قامت یک کاندیدای اصولگرا با لحنی صریح و تهاجمی وارد میدان شد و با سخنرانیهای پرحرارت توانست بخشی از بدنه معترض حوزه انتخابیه را با خود همراه کند.
اما پایان انتخابات برخلاف انتظار جباری و همراهانش رقم خورد. او با اختلافی اندک نتیجه را به رقیب خود واگذار کرد؛ رخدادی که با اعتراض جدی او همراه شد. در حالی که تیم ظاهری خود را آمادهی جشن پیروزی کرده بود، پس از رسیدگی به اعتراضات ورق برگشت؛ این بار جباری بود که جشن پیروزی برپا کرد. صحنهای کمسابقه در تاریخ انتخابات مجلس، جایی که شادی و امید نخست به نام تیم ظاهری ثبت شد، اما در نهایت به جباری رسید.
جباری پس از ورود به مجلس با دو عامل مهم روبهرو بود: نخست، سابقه درخشان بهعنوان پزشک خیر و محبوب مردم؛ و دوم، گروهی که خود را پیروز انتخابات میدانستند و با راهاندازی کارزار ۲۵ هزار نفری در تلاش بودند تا مشروعیت او را زیر سؤال ببرند. این شرایط خبر از روزهای سختی برای نماینده جدید حوزه «مهلا» میداد.
محور شعارهای انتخاباتی جباری بر دو اصل استوار بود: مبارزه با قومگرایی و توجه به شایستهسالاری و استفاده از نیروهای متخصص. این شعارها دقیقاً همان نقاط ضعفی بودند که در ادوار گذشته ضربههای بزرگی به حوزه مسجدسلیمان وارد کرده بود. و از سویی حضور جباری در هیئت رئیسه مجلس نیز انتظارات از او را بهعنوان یک چهره ملی افزایش داد و مردم حوزه انتخابیه را امیدوارتر از هر دوره کرده بود.
اما با گذشت بیش از یکسوم دوره نمایندگی، عملکرد جباری نشان میدهد که نه مبارزهای جدی با قومگرایی صورت گرفته، نه حمایت مؤثری از نیروهای متخصص در انتصابات، و نه وعدههای انتخاباتی به ثمر نشسته است. حضور کمرنگ در حوزه انتخابیه، دخالت اطرافیان در مسائل اداری و شهری، و ورود گسترده به انتصابات با تکیه بر نیروهای نزدیک به ستاد انتخاباتی، تصویری متفاوت از جباری امروز نسبت به جباری مردمی دیروز ساخته است.
جباری اکنون با پارادوکسی آشکار میان شعارهای انتخاباتی و عملکرد واقعی مواجه است. پرسش اصلی این است که آیا او در مدت باقیمانده از دوره نمایندگی میتواند مسیر خود را اصلاح کند و اعتماد از دسترفته را بازگرداند، یا اینکه تجربهای دیگر به فهرست ناکامیهای انتخاباتی مسجدسلیمان افزوده خواهد شد.


















































