رضابهداروند// با پیدایش اولین چاه نفت خاورمیانه در مسجدسلیمان، آینده ای روشن تواَم با پیشرفت و توسعه پیش بینی می شد و گام های صنعتی شدن با سرعت برداشته و شهر از شکل سنتی به شکل مدرنیته تغییر یافت و به طرز شگفت آوری مردمان آن زمان تغییرات به وجود آمده را پذیرفتند و با آن وفق پیدا کردند تا به آرمان ها و رویاهایشان دست یابند که چیزی جز فراهم ساختن رفاه و توسعه در تمامی ابعاد زندگی اجتماعی،سیاسی،فرهنگی،اقتصادی خود نبوده است.
اما امروز شاهد تحقق هیچ یک از آن آرمان ها نیستیم و با گذشت ۴۰ سال از عمر انقلاب اسلامی روند توسعه و پیشرفت در این شهر بسیار بسیار آهسته و حتی پس رفت هم داشته که تمامی این عقب افتادگی ها به دلیل روی کار آمدن مدیرانی ناتوان و سطحی نگر که هیچگونه تدبیر و برنامه ای برای توسعه این شهر نداشته اند بوجود آمده و همیشه از رسالت کاری خود که آن هم وظیفه خدمتگزاری به مردمان محجوب این خطه محروم از ایران زمین بوده دور شده اند.
حال با رخ دادن زلزله ای به قدرت ۷/۵ ریشتر در روز دوشنبه ۱۷ تیر ماه سال جاری موجب شد تا به اماکن مسکونی بسیاری از شهروندان آسیب جدی وارد و یا کاملا تخریب شوند و همچنین ساختمان های اداری و آموزشی هم از این قاعده مستثنا نبوده و آنها هم دچار آسیب های جدی شدند که بیشتر مکان های آموزشی قابلیت استفاده را ندارند و با گذشت بیش از بیست روز از وقوع زلزله، هنوز رسیدگی آنچنان که بایسته و شایسته مردم محروم اما با عزت مسجدسلیمان است صورت نگرفته و گرمای طاقت فرسا وشرایط جوی حاکم بر خوزستان زندگی را برای آنها مشکل کرده و همچنان به سختی می گذرد.
با صدای بلند باید گفت مسجدسلیمان نیاز به ترحم ندارد و این شهر فقط و فقط به مردمانی آگاه ، مدیران قاطع و عملگرا نیاز دارد، مدیرانی که توانمند ،جسور و در عین حال در میان مردم و گوش شنوا برای شنیدن خواسته های آنان را داشته باشند.
سوالات زیادیست که مدتها ذهنم را درگیر خود کرده اند و اگر بخواهم همه آنها را مطرح کنم شاید روزها زمان ببرد و در این یادداشت نمی گنجد بنابراین به همین چند سوال بسنده می کنم، آیا شهری که ماهیانه میلیاردها تومان برای کشور درآمدزایی داشته مستحق اینگونه بی مهری و کم لطفی مسئولین ملی است؟
آیا شهری که خدمات بسیار زیادی به کشور ارائه کرده، لایق این شرایط اسفناک است؟
آیا مسجدسلیمان نمی بایست یک شهر مدرن با تمامی امکانات رفاهی باشد؟
شهری که حالا با بی کفایتی ، بی درایتی ، بی تدبیری و ناکارآمدی مدیران، چه مدیران شهرستانی چه استانی و چه کشوری به این وضع دچار شده که از لحاظ آسیب های اجتماعی هم اوضاع وخیمی دارد و این روند آسیب پذیری روز به روز بیشتر می شود.
از طرفی هم باید انگشت اتهام را به سمت مردم مسجدسلیمان یعنی خودمان نشانه برویم زیرا بارها و بارها در انتخاب یک نماینده لایق که وظیفه مطالبه گری حقوق مردم را عهده دار است دچار لغزش و سستی شدیم و همیشه فردی را انتخاب کردیم که هرگز درک درستی از نیازها و خواسته های بحق مردم نداشته و این انتخاب متاسفانه با شرایط قومگرایی و احساسی غالب بر معیارهای انتخابی ما مردم مسجدسلیمان صورت گرفته که نتیجه آن همین پیدایش مدیران کوته اندیش، علاقمند به قدرت ، میز و صندلی هستند را در پی داشته، قدرتی که تاریخ مصرف دارد و هیچگاه ماندگار نیست.
پس ضعف اساسی ما مردم همین ناآگاهی برای انتخاب یک فرد مناسب در جایگاه مهم مطالبه گری حقوق مردم است که باید نخبگان شهر با یک هم اندیشی و هم افزایی تلاش کنند تا یک فرد اصلح انتخاب و بسوی آبادانی مسجدسلیمان قدم در راه گذارد.
امیدواریم مسئولان توجه بیشتری به مسجدسلیمان داشته باشند تا کمی از درد و رنج چندین ساله آنان کاسته شود.
انتهای متن//