مرزهای شهرها به دلیل تراکم جمعیت، روز به روز در حال وسیعتر شدن هستند و این مساله باعث میشود تا قشرهای مختلف اجتماع با فرهنگ های متفاوت در کنار یکدیگر زندگی کنند همچنین پیشرفت های لحظه ای تکنولوژی، حضور به روزترین امکانات وتجهیزات روز دنیا در دورافتاده ترین مناطق و نفوذ مدرنیسم در زندگی اجتماعی بیانگر این مساله است که مدرنیته بر همه فعالیت های مردم تاثیر گذاشته است و تمام فعالیتهای جوامع را تحت شعاع خود قرار داده است.
فشردگی جمعیت در شهرها منجر به بروز ناهنجاریهای اجتماعی فراوانی مانند تکدیگری، فقر، فساد، اعتیاد، روسپیگری و… میشود که این مساله رابطه مستقیم با توسعه شهرها، شهرنشینی، صنعتی شدن و مهاجرت از روستا به شهرها دارد و تمایل به رفتارهای مجرمانه را افزایش می دهد. رفتارهای مجرمانهای که گاه پرخطر هستند یا بعضی وقتها آنقدر اتفاق افتادهاند که عادی شدهاند.
گدایی یک پدیده نوظهور اجتماعی نیست بلکه از دیرباز در همه جوامع حضور داشته و قدمت آن به تاریخ شکل گیری جوامع بشری باز میگردد. همیشه در طول تاریخ، نابرابریهای اجتماعی و فقر عضو جداییناپذیری از جوامع بودهاند که به عبارت دیگر میتوان گدایی یا همان تکدیگری را به عنوان یک آسیباجتماعی، زاییده فقر و نابرابریهای اجتماعی دانست.
وقتی که درباره ” گدایان ” صحبت میکنیم اولین تصویری که از این افراد در ذهن ما نقش میبندد، افرادی ناتوان و رنجور هستند که در انتظار کمک، ساعتها در گوشهای از خیابان مینشینند یا به دنبال یک نفر راه میافتند و مدام از او طلب کمک میکنند اما شاید امروزه وقتی بحث از گدایی میشود تصاویر زیادی از انواع گدایی در ذهنمان نقش میبندد.
گدایانی که در گذشته با لباسهای پاره و مندرس، با کاسهای در دست یا با دست دراز کردن به سوی مردم به تکدیگری میپرداختند، امروزه و با پیشرفت زندگی اجتماعی دست به ابتکارات جدید میزنند و روشهای مدرنی را برای گدایی به کار میگیرند تا بتوانند به جذب بیشتر افراد مورد نظر خود بپردازند و به اصطلاح گدایانی موفق و آپدیت شده باشند.
در خیابانهای شهر که گام بر میداریم، افرادی با لباسهای شیک و بسیار مودبانه به سراغ شما میآیند و از شما درخواست کمک میکنند یا با نسخهای پزشکی در دستشان تقاضای دریافت پول دارند، حتی به گدایانی برخورد میکنید که از شما میخواهند تا هزینه بلیت هواپیمای آنها برای سفر به شهر مورد نظرشان را تامین کنید یا با در اختیار گرفتن یک تاکسی شخصی، آنها را به مقصدشان برسانید.
در کشورهای توسعهیافته هنرهای خیابانی از ارزش بسیار بالایی برخوردار هستند به گونهای که با سازماندهی این هنرهای جذاب، زمینه را برای پیشرفت هنرمندان و هنرهای خیابانی فراهم میسازند اما در جوامعی که با مشکلات اجتماعی فراوان دست و پنجه نرم میکنند و هیچ چیز در جای خود قرار ندارد، از هنر یا هر چیز دیگری سوءاستفاده میکنند و از آن برای تکدیگری و گدایی بهره میبرند. جدا از جایگاه ویژه هنرهای خیابانی در کشور ما باید به این نکته اشاره کرد که عدهای از این هنر سوءاستفاده میکنند و به نوعی به ترویج گدایی مدرن در شهرها کمک میکنند.
یکی از زیباترین و کارسازترین روشهایی که امروزه تعدادی از تکدیگران برای جلب نظر مردم و برانگیختن احساسات آنها در پیش گرفتهاند بهرهگیری از هنر و موسیقی و تلفیق آن با گدایی است که جلوهای مدرن به پیکره گدایی شهرها داده است و نقشی اساسی در پر رنگتر شدن گدایی مدرن در شهرها ایفا میکند.
اجرای موسیقی خیابانی، تئاتر و حتی گریمهای بسیار حرفهای به منظور جلب محبت مردم و بازی در نقشهایی که افراد متعلق به آن نیستند و تنها برای کسب پول و کمکهای مردم، دست به این کارها میزنند بیانگر این مساله است که گدایی با شیوههای مدرن در حال شکلگیری است و روز به روز با پیشرفت جوامع بشری در قالبهای جدیدی خود را در خیابانها عرضه میکند.
قدم زدن در خیابانهایی که آواز درد را سر میدهند یا با فالی از حافظ، آینده را به ما میفروشند، اندکی سخت و دردناک است، جایی که مردان و زنان تحصیلکرده، هنرمند و توانا در عرصههای مختلف به جای آنکه در جایگاه شایسته خود به توسعه کشور و شهرشان کمک کنند برای بقا، به گدایی روی میآورند، نابرابریهای اجتماعی سایه افکنده و باید برای فرار از این کابوس راهکاری در نظر گرفته شود تا زخم خیابانهای شهرمان از وجود این پدیده التیام پیدا کند.
امروزه ویروس گدایی در قالبی مدرن وارد شهرها و خیابانهای محل زندگی ما شده و به شدت در حال تکثیر است به گونهای که جلوگیری و جمعآوری این متکدیان از سطح شهرها مشکلات فراوانی را برای مسئولین شهری به وجود آورده و کار را برای آنها بسیار سخت کرده است.
“گدایی نه تنها جرم و آسیب اجتماعی به شمار می آید بلکه شیوع آن در جامعه، شرایط نا بسامان اجتماعی و اقتصادی را رقم می زند”* و نشاندهنده آن است که جامعه نتوانسته فضای مناسبی را برای سامندان، معلولان، ایتام و به خصوص جوانان فراهم آورد که این مساله باعث شده تا گدایی در جامعه توسعه پیدا کند و یافتن راه مناسب برای حل این مشکل بسیار دشوار شود.
بغض گیتاری که برای خیابانها آواز میخواند، دختری که با روسری عقب کشیده پیشنهادی بیشرمانه میدهد، پسر بچهای که در بحبوحه رفت و آمدها ترازویی را جلوی خود گذاشته است، مردی شیک پوش که خیلی محترمانه از شما درخواست پول میکند و حتی پیرمرد سالمی که با گریم خود و نمایشی حرفهای ما را به این نتیجه میرساند که معلول و ناتوان است، فستیوالی از نشانههای گدایی مدرن در شهرها است که باید برای این بغض پنهان خیابانها چارهای اندیشیده شود…