باشگاه خبرنگاران تفکرجوان:
به گزارش تفکرجوان: شاید ایمان به قدرتهای ماورایی بتواند آرامش بخش باشد اما نباید مانع از اقدامات ایمنی و مقاوم سازی باشد. دیدیم که آوار برداری یک پاساژ ۱۷ طبقه یک هفته طول کشید و یک حادثه به چه تلخی ای تبدیل به فاجعه شد. این موضوع نشان داد که تهران چقدر در مقابل حوادث غیرمترقبه ناتوان، ضعیف و شکننده است. با این اوصاف چگونه در مقابل زلزله دوام خواهد آورد؟ آن هم تهرانی که روی سه گل بزرگ در دامنه رشته کوه البرز با طول حدود ۹۰ کیلومتر، از «کن» تا «لشگرک» و جنوب و شمال «ری» در دشتهای جنوبی تهران به طول حدود ۲۰ کیلومتر قرار دارد. خود زلزله و تخریب ساختمانها و بزرگ راهها از یک سو و روزهای دهشتناک بعد از زلزله آن هم با این میزان از آمادگی که در حادثه پلاسکو دیدیم و البته وضعیت نابه سامان شهرسازی در تهران و حاشیهها خبر از انتظار برای فاجعه ای چند صد برابر از پلاسکو می دهد. سقوط کابلهای برق فشار قوی بر روی بزرگ راهها، انفجار لولههای گاز زیرزمین که با کمترین ایمنی سازی دفن شده اند، بسته شدن مسیرهای کمک رسانی، کمبود امکانات و ظرفیت اکولوژیکی پایان یافته تهران که همین پیش حالا پیش از زلزله بی داد می کند و موارد بی شمار دیگر کمترین بلایی است که بر سر ساکنین تهران و شهرستانهای اطرافش می آید. دکتر بهرام عکاشه پدر زلزله شناسی ایران قریب پنجاه سال است که از خطر بالقوه ای که تهران را تهدید می کند خبر می دهد و بارها نسبت به فاجعه انسانی که در کمین تهران است هشدار داده است اما می بینیم علی رغم همه اینها بلندمرتبه سازی در خیابانهای کم ظرفیت، ساخت و ساز گسترده اتفاقا روی کسلهای خطرناک و بزرگ و کمترین توجه به مسائل ایمنی توسط شهرسازان و مدیران طراحی و اجرا می شود. به همین مناسبت گفت و گویی داشتیم با دکتر بهرام عکاشه که مشروح آن در ادامه خواهد آمد.
زلزله و خاموشی تهران برای حداقل ۱۰ سال
دکتر عکاشه بارها نسبت به زلزله تهران هشدار داده است،او می گوید: « من قویا به این باور دارم که اگر فاجعه ای که منتظرش هستم رخ بدهد تعداد کشتهها میلیونی خواهد بود و شهر تهران برای حداقل ۱۰ سال تعطیل خواهد شد. متاسفانه من به این قضیه ایمان دارم و بارها در مورد آن هشدار داده ام، با توجه به شناخت ام از مناطق و گسلها و اطلاع از تاریخچه تهران، کوههای البرز و حرکت صفحههای ایران مرکزی و البته با وضعیتی که ساختار شهرسازی تهران و تراکم خیابانها و ساختمانها هم در تهران و هم در اطراف تهران، یعنی شهرهای اطراف و حاشیهها با قاطعیت می گویم که فاجعه رخ خواهد داد، فاجعه ای که تا سالهای سال قابل گذر نیست».
پدر زلزله شناسی ایران به وضعیت حاشیههای تهران که از دسترسی به خدمات شهری محروم اند هم اشاره می کند و می گوید:« اطراف تهران و حواشی آن که اوضاع مناسبی ندارند، عدم دسترسی به آب و برق و گاز در چهار فصل سال، در فصول سرد سال از سرما و در فصل گرم از گرما آمارتلفات و کشتهها را در مخروبهها میلیونی می کند و این موضوعی است که بعد از زلزله و تعداد کشتههای خود زلزله و تخریبهای آن است»
دکتر عکاشه معتقد است:« اگرچه نمی شود زلزله را پیش بینی کرد اما نسبت به وقوع آن مطمئن است و تاکید می کند که تهران باید منتظر چنین فاجعه ای باشد، حال چه در آینده نزدیک و چه در آینده دور، به هرحال اگرچه اکنون قابل پیش بینی نیست اما هیچ بعید نیست روزی بتوان پیش بینی کرد همانطور که شش دهه پیش هم کسی تصور نمی کرد بتوان آب مروارید را درمان کرد ولی حالا به راحتی عمل و درمان می شود».
همچنین او از ۳۰۰ گسل فعال و غیرفعال تهران نام می برد و می گوید نتایج به دست آمده از تحقیقات نشان میدهد که انرژی تخلیه شده از گسل مشا فشم به میزان ۸ ریشتر، گسل شمال تهران ۷٫۲ ریشتر و گسل ری نزدیک به ۷ ریشتر است. وی با تاکید بر اینکه قدرت گسلهای تهران بیش از ۷ ریشتر است، اظهار کرد: انرژی تخلیه شده از سوی این گسلها به حدی است که به عقیده من تعداد تلفات انسانی زیاد خواهد بود. او می افزاید: « گزارش جایکا حکایت از آسیبپذیر بودن مناطق ۱۱، ۱۲، ۱۶ و ۲۰ دارد که این به دلیل جنس خاک این مناطق است. در این مناطق علاوه بر اینکه جنس زمین نرم است، دارای سفرههای زیر زمینی زیادی هستند که گاهی مشاهده میشود بدون وقوع زلزله سازهای در زمین فرو میرود».
پدر زلزله شناسی ایران با اشاره به جزئیات گزارش ارائهشده از سوی جایکا اظهار می کند،: بر اساس دادههای این گزارش در زمان وقوع زلزله نجات تهران غیرممکن است. عکاشه میزان شدت زلزله را بسته به جنس خاک، تراکم جمعیت و نوع سازههامی داند.