دانوش صالحی :
سه شنبه یکم تیرماه نود و پنج ساعت ۱۷ و ۴۵ دقیقه عصر و هوا بسیار گرم و حدود ۵۰ درجه سانتی گراد است . تلفن همراه سهراب ترکیان رییس اداره ایمنی بهداشت و آتش نشانی شرکت بهره برداری نفت و گاز مسجدسلیمان به صدا در می آید و آن سوی خط صدایی آشنا به وی از وقوع یک فقره آتش سوزی در یک مغازه رنگ فروشی در بازار قدیمی شهر اولین ها موسوم به « بازار شوشتری ها » خبر می دهد . ترکیان که خود در راه مأموریت به منطقه نفتی قلعه نار است با ایستگاه آتش نشانی نفت تماس می گیرد و از آقای فرهاد کیارثی پور رییس این ایستگاه می خواهد که سریعاً با تیمش در محل حاضر شوند و به کمک این شهروند مسجدسلیمانی بشتابند . آقای کیارثی پور هم سریع زنگ هشدار را بصدا در می آورد و به نیروهای موحود بسنده نمی کند و تمامی کارکنان بخش های مختلف این اداره را فرا می خواند و با اکیپی ۱۷ نفره بدون از دست دادن ثانیه ها خود را به مهلکه می رساند . اگرچه طبق قانون وظیفه سازمان آتش نشانی شهرداری است که در صورت وقوع حوادث وارد عمل شوند و شرکت نفت و گاز تنها در صورت احساس نیاز و آن هم با اعلام ستاد بحران شهرستان و یا آتش نشانی شهرداری وارد عمل می شود ولی در این حادثه چون محل وقوع مرکز شهر و زمان حادثه هم زمان پر رفت و آمد شهروندان برای تدارک سفره افطاری است تیم آتش نشانی نفت در کمتر از ۶ دقیقه با ۳ ماشین بزرگ اطفای حریق و پشتیبانی یک دستگاه تانکر آب آژیرکشان به محل حادثه می رسند و فرماندهی عملیات را خود آقای فرهاد کیارثی پور بدست می گیرد . محل حادثه که یک مغازه رنگ فروشی است با همکاری عوامل انتظامی سریعاً به شعاع ۵۰ متر از وجود عوامل متفرقه تخلیه و عملیات خنک سازی دیواره مغازه های اطراف برای جلوگیری از سرایت آتش به مغازه های همجوار که آنها هم از مواد پلاستیکی و شیمیایی انباشته هستند و می توانند بسرعت شعله ور شوند با سرعت هرچه تمامتر اجرا می شود . در این میان اسپری های رنگ های اسپری براثر حرارت و شعله های آتش هرچند لحظه یک بار مانند بمب دستی منفجر می شود ولی آتش نشانان ایثارگر صنعت نفت قهرمانانه با بخطر انداختن جان با ارزششان بدنبال مقابله با شعله های سرکش آتشند و تأمین امنیت جانی شهروندان . بعد از اتمام خنک سازی دیوارها چون طول مغازه مذکور زیاد بود عملیات هجوم به آتش با استفاده از ۲ دستگاه مانیتور زمینی بمنظور افزایش طول پرتاب آب آغاز می شود . ازدحام شهروندان و ترافیک میدان مرکزی شهر عملیات را کند می کند اما آتش نشانان نفتی قهرمانانه به دل آتش می زنند و بعد از ۲ ساعت نبرد طاقت فرسا و گرمای ناشی از شعله های سوزان آتش و گرمای ۵۰ درجه خوزستان و البته با زبانی روزه موفق می شوند این هیولای آتشین را مهار و از بین ببرند . با اتمام این عملیات عمق ایثار این قهرمانان بی ادعا زمانی هویدا می شود که در بازدید کارشناسانه از محل حادثه متوجه می شوند که ۶۰۰۰ لیتر تینر که یک ماده بشدت آتش زا است در زیر زمین این مغازه بدون اینکه آسیب ببیند سالم باقی مانده اند و ارزش زمان و سرعت عمل این نیروهای زحمت کش اینگونه نمایان می شود که اگر فقط چند دقیقه دیرتر این مهارگران بی ادعای آتش به محل حادثه می رسیدند رسیدن اندکی بیشتر حرارت به ۶۰۰۰ لیتر تینر موجود در مغازه می توانست به مثابه یک بمب قدرتمند عمل کند و ضمن تخریب مغازه های اطراف و سرایت آتش سوزی به مغازه های همجوار موجب مرگ چندین شهروند بی گناه گردد . بمبی که چاشنی انفجاری آن توسط این قهرمانان بی ادعا و گمنام خنثی شد و با شنیدن عبارت « خداقوت ای قهرمانان ایثارگر » خستگی ۲ ساعت مقابله با این اژدهای خشمگین را از تن آنها بیرون کرد تا در یک روز به یاد ماندنی پای سفره افطار بنشینند و روزه خود را افطار کنند .
