به گزارش تفکر جوان: در این فیلم یک روانشناس حوزه تربیت دراین خصوص میگوید: خودزنی اتفاقی است که بین دختران دانش آموز به راحتی اتفاق میافتد، توسط خودشان یا حتی اگر ناتوان در انجام آن باشند یا بترسند توسط فرد دیگری، این کار برایشان انجام میشود. جالب اینجاست که مدارس چنین مسئلهای را میدانند ولی از دانشآموزانی که دست به خود زنی زدهاند میخواهند که زخمشان را بپوشانند. وی در خصوص دلایل این دختران برای خودزنی، میافزاید: تعدادی از دختران هستند به این دلیل که دوستانشان دست به چنین کاری زدند از آنها الگو برداری میکنند چون فکر میکنند کارشان درست است . تعدادی دیگر به دلیل این که پرخاشگری در وجودشان بسیار زیاد است و تعداد دیگر کسانی هستند که از اوضاع و شرایط خانوادگیشان ناراضی هستند، یعنی میگویند در خانه درک نمیشوند. این رفتارها بیانگر نوعی حرکت اعتراضی است که در قالب رفتاری مازوخیستیک بروز می کند و حکایت از خشمی فروخورده در میان دختران نوجوان دارد. برای بررسی چرایی این خودزنی ها و شیوه برخورد مسئولان مدرسه با آن به سراغ دکتر کوروش محمدی رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران رفتیم که شرح آن در ادامه خواهد آمد.
خودزنی، فوران خشم فروخورده دختران نوجوان
دکتر کوروش محمدی، رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران در رابطه با بروز چنین رفتارهایی در میان نوجوانان به بیان چند علت می پردازد و معتقد است از آن جا که سنن نوجوانی یک سن حساس است و نوجوانان در این سن تحت فشارها و استرس های بسیاری هستند و از سویی تمایل به دیده شدن برای ارضای خواسته هایشان دارند، لازم است به خواسته ها و نیازهای آنان توجه ویژه شود. محمدی نخستین دلیل بروز چنین رفتاری را به بحث هیجانات ارتباطی و رفتاری و خواسته های نوجوانی مرتبط می داند و معتقد است در صورتی که فضا و شرایط مناسبی برای تخلیه این انرژی ها ایجاد نشود منجر به بروز چنین رفتارهایی می شود.
دومین دلیلی که رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی به آن اشاره می کند نگاه های تیعیض آمیز به جنس زن است، او می گوید :« از آن جا که در جامعه ما زن را جنس دوم و ضعیف می شمارند و در نتیجه همین نگاه به آن ها اجازه مشارکت و حضور در عرصه های اجتماعی را نمی دهند، زنان و دختران با این رفتارها خشم فروخورده خود را بروز می دهند».
سومین دلیلی که این آسیب شناس اجتماعی بیان می کند به رواج خشونت فزاینده و رفتارهای خشونت آمیز در جامعه باز می گردد. به عقیده محمدی:« این خشونت نتیجه الگوهای غلط رفتاری و کنشی است که در جامعه وجود دارد و توسط رسانه ها، جامعه و حتی خانواده ترویج می شود. این خشونت وقتی در کنار رفتارهای تبعیض امیزی که حتی خانواده ها دارند و خشونت پنهانی که علیه زنان وجود دارد، قرار بگیرد منجر به بار روانی و استرس و فشار می شود و نوجوانان در نتیجه ناکامی هایی که برایشان پیش می آید و با هم پوشانی چنین مواردی بعد از تقویت و به بحران افسردگی تبدیل شدن این گونه بروز می کنند».
به اعتقاد وی خروجی افسردگی و ناکامی ها می تواند به شکل خشونت آمیز بروز کند و این خشونت با رفتاری مازوخیست وار نمود پیدا می کند. او می گوید :« واضح است که این دختران از زندگی خود رضایت ندارند و این گونه رفتارهای آسیب به خود که به شکل گسترده باب می شود بیانگر نوعی اعتراض نسبت به وضعیت موجود و عدم رضایت از زندگی است».
رئیس انجمن آسیب شناسی ایران این فرایند را شبیه به فرآیند خودکشی جوانان در نظام های اجتماعی آسیب پذیر می داند و معتقد است که این ها نشانه ای از بیماری های روانی و پریشانی اجتماعی است.
آموزش مهارت های زندگی حلقه مفقوده نظام آموزش و پرورش
یکی از مهمترین عللی که محمدی ذکر می کند و بر آن تاکید دارد، نقص نظام تعلیم و تربیت است. به اعتقاد او نظام آموزش و پرورش ما نظامی کارآمد برای پرورش و رشد نیازهای غیردرسی و اجتماعی فرزندان نیست و در این زمینه با خلاء آموزش مهارت های زندگی رنج می بریم.
رییس انجمن آسیب شناسی اجتماعی با بیان اینکه ریشه خودزنی دانشآموزان را باید در پروسه تربیتی جامعه جستوجو کرد گفت: فرزندان ما از مهارت های لازم برای زندگی و مواجهه با مسائل اجتماعی برخوردار نیستند و امروز شاهد هستیم که خشونت به عنوان یک پدیده و هیجان منفی در میان نوجوانان و جوانان شکل گرفته است. به عنوان مثال در خانوادهای که دختر را از ارتباط با جنس مخالف منع میکنند اما برنامهای برای توانمندسازی و ماهرسازی مواجهه با جنس مخالف ندارند، طبیعی است که این دختران با مجموعهای از نداشتهها وارد جامعه میشوند و این نداشته ها در نهایت منجر به آسیب می شود. وی با اشاره به اینکه وقتی شخصی به مرز خودزنی میرسد و با تیغ به جان خودش میافتد و اتفاقا به احساس لذت و آرامش میرسد نشان می دهد چنین فردی با خود به عنوان یک انسان و شهروند در جامعه سرآشتی ندارد و در نهایت این روش را راهی برای تخلیه هیجانات در نظر میگیرد.
در فیلم دیده شد که مسئولان و مدیران مدرسه از وجود چنین پدیده ای باخبر هستند اما به جای اقدام برای درمان و مواجهه با آن با پاک کردن صورت مساله به دختران می گویند با پوشاندن دست خود آن را پنهان کنند. از رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران راجع به چنین مواجهه ای با موضوع از جانب مربیان آموزشی و پرورشی پرسیدیم که او در پاسخ گفت:« طبیعی است که مسئولان مدرسه چنین رفتاری داشته باشند چرا که سیستم آموزشی ما یک نظام صورت مساله پاک کن است و خود این افراد در چنین نظامی تعلیم و تربیت شده و آموزش دیده اند و واضح است راه دیگری برای حل کردن مساله نمی شناسند، پس ناچارا تنها چیزی که به ذهنشان می رسد پیشنهاد پنهان کردن آن است. شما به فضای آموزش و پرورش دقت کنید، جز ایجاد استرس و فشار برای گرفتن نمره و رقابت و تقلیل آموزش و پرورش به آموزش صرف آن هم ناسالم چه نتیجه ای داشته اند؟ چقدر از فضا و زمان آموزشی مدارس ما در همه مقاطع به مشاوره و راهنمایی دانش آموزان اختصاص دارد؟ کمترین فضا و نیروهای ماهر و باتجربه از آن بخش مشاوره و راهنمایی است. روشن است که در شرایطی که معلمان و مربیان راه دیگری برای حل این آسیب نمی شناسند ترجیح می دهند با پاک کردن صورت مساله و پنهان کردن آن بی دردسر دانش آموزان فارغ التحصیل شوند و نامی نیک از مدرسه شان به جا بماند».
انتهای پیام/نوآوران