باشگاه خبرنگاران تفکر جوان:
نکته قابل توجه این که هنوز هیچکس به طور دقیق نمیداند سیاست دونالد ترامپ در آینده چه خواهد بود. بر اساس بیانیه جدیدی که در وبسایت کاخ قرار گرفته است، دولت ترامپ به سوی دیپلماسی پیش خواهد رفت و به دنبال دشمن برای خود نیست. بر اساس این بیانیه، دولت ترامپ برای دوستی با دشمنان قدیمی اظهار تمایل کرده است.
بسیاری از کارشناسان سیاسی در ارزیابی خود از سخنان رئیسجمهوری جدید آمریکا با بیان اینکه او شخصیتی پوپولیسم و عوام فریب است که باور نمیکرد رئیس جمهور شود و با اعتقاد بر این که صحبتهای او مانند رئیس جمهور وطنی پیشین خودمان بود، می گویند، صحبتهایی که او در روز جمعه مطرح کرد فاقد ارزش کارشناسی و حکومتداری بود، به مانند کسی بود که در حال شرکت در یک کارزار انتخاباتی است و دایم در حال مبالغه و بزگنمایی از قدرت خود و آمریکا بود. جالب اینجاست که ترامپ در سخنرانی خود به بیان صحبتهای کلی اکتفا کرد و اشارهای به ریز برنامههای خود نکرد.
از سوی دیگر زمانی که مراسم تحلیف اوباما انجام شد حدود ۷ الی ۸ نفر از وزرایش در مجلس سنا رأی اعتماد گرفته بودند و تیم او تاحدودی مشخص بود، اما وضعیت ترامپ اینگونه نیست؛ هنوز تیم او به طور کامل مشخص نشده است و تیمی که مشخص کرده تجربه سیاسی و بینالمللی لازم را ندارند و چنین امری برای خود آمریکا و کل جهان خطرناک است. به اعتقاد کارشناسان ترامپ حتی در این جلسه به جمهور یخواهان نیز توهین کرد که قطعاً این توهینها برگشت خواهد داشت و تأثیر منفی بر عملکرد او میگذارد. همچنین شاهد بودیم که رئیسجمهور پیشین آمریکا از به کارگیری واژه تروریسم اسلامی پرهیز میکرد و معتقد بود که این مشکل یک مشکل بینالمللی است و ربطی به مذهب ندارد، اما متأسفانه ترامپ چنین دیدگاهی را ندارد و به راحتی از چنین واژههایی استفاده میکند.
آمریکا هزینه میدان دادن به منتقدان عوام فریب خود را می دهد
مهدی مطهرنیا، کارشناس مسائل سیاسی و استاد دانشگاه می گوید، در آستانه مراسم تحلیف ترامپ تظاهرات گوناگونی در جهت مخالفت با او شکل گرفته است که همگی آن ها غیر قابل پیشبینی بودن را برابر ورود نوسان در لایههای سیاسی، اقتصادی و حتی امنیتی در جهان تلقی میکنند. همچنین جدا از تحرکات داخلی در سطح منطقه ای هم در ارتباط با غرب و ایالات متحده، کشورهای اروپایی و همسایههای ایالات متحده مثل مکزیک و کانادا نگرانیهایی ایجاد شده است و همچنین در محیط بینالمللی و خارج از غرب نیز شاهد فضایی منفی علیه ترامپ هستیم.
او معتقد است، ترامپ یک کنشگر پسانومحافظهکار و دارای ضریب هوش هیجانی بالا است. ترامپ فردی غیر قابل پیشبینی و در عین حال یک بازیگر خطرناک و نگرانکننده است. جهان در زوایای گوناگون و با استدلالهای مختلف به عنوان یک پدیده تاریخی به او نگاه میکند که در عین حال در دستگاه دموکراسی آمریکا نفرتبرانگیز است. او در میان نخبگان نظام بینالملل از چندان وجاهتی برخوردار نیست، اما به واسطه شعارهای عوامفریبانه و تودهگرای خود نزد بسیاری از عناصر داخلی و حتی بینالمللی به عنوان فرد موثر در آینده لایههای گوناگون سیاست شناخته میشود. چنین مسائلی نشان دهنده این است که با روی کار آمدن ترامپ دوباره در حال بازگشت به دورهای از نوسانات سیاسی در ابعاد گوناگون تاثیرگذاری وی به عنوان کنشگر برجسته در ساختار سیاسی ایالات متحده آمریکا هستیم.
به گفته مطهرنیا ترامپ کنشگری است که به عنوان رئیس جمهوری آمریکا در کاخ سفید قدرت را در دست میگیرد، از طرفی هم به عنوان یک بازیگر به او نگاه میشود که البته بازیگر بسیار خطرناکی است. زمانی که این دو مورد در هم ضریب میشود نگرانیهایی را برای لایههای تحرکات سیاسی در سطوح و لایههای گوناگون داخلی، منطقهای و نظام بینالملل افزایش میدهد.
او می گوید آمریکا باید هزینه میدان دادن به منتقدان عوام فریب خود را ، همانطور که ما پرداختیم، بپردازد. رایآوردن احمدینژاد و ترامپ محصول جبههگیری جوامع و ملتها در برابر قدرت حکومتها است، به این معنی که هر کسی به نقد آشکار و رادیکال حکومتها بپردازد، میتواند از طرف مردم مورد حمایت قرار بگیرد. چراکه مردم به دلیل نداشتن تجربه سیاسی تحت تاثیر شعارهای عوام فریبانه قرار میگیرند و به امثال ترامپ یا احمدینژاد رای می دهند و این نشان می دهد این دانایی اگر چه محصول یک نوع دانش و فهم و ادراک در برابر سلطه حکومتهای کنونی با اشکال گوناگون است، ولی فاقد تجربه سیاسی برای جایگزین کردن کنشگرانی است که دانا هستند.
چهره آمریکای تحت مدیریت ترامپ در هاله ای از ابهام است
همچنین علی بیگدلی، کارشناس سیاست خارجی آمریکا معتقد است که از امروز نمی توان در مورد چهره جدید آمریکا که اداره آن از اوباما به ترامپ واگذار شد، اظهار نظر کرد. چراکه اظهارات ترامپ تا کنون بسیار متناقض و متفاوت بوده است به شکلی که باعث می شود عملاً چهره آمریکای تحت مدیریت او در هاله ای از ابهام قرار داشته باشد.
او معتقد است، هیچ کدام از این اظهار نظرها که از سوی دونالد ترامپ بیان شدهاست، مادامی که عملاً او در کاخ سفید مستقر شود و کار خود را شروع کند و عملکرد او دیده شود، قطعی نیست. باید منتظر بمانیم تا زمانی که او گزارش عملکرد صد روزهاش را در اختیار مردم و کنگره قرار میدهد، آن زمان است که اندکی با سیاستهای عملی او آشنا خواهیم شد.
بیگدلی ادامه داد: یکی از مهمترین مسائل در آمریکا این است که قدرت رئیس جمهور، هر اندازه هم که زیاد باشد، به لحاظ حقوقی تحت نظارت و تسلط دو نهاد بسیار قدرتمند قرار دارد که اجازه نمیدهند رئیس جمهور هر تصمیمی را که اراده کرد بلافاصله به اجرا بگذارد. دیوان عالی آمریکا و کنگره در معادلات سیاسی آمریکا دست برتر را نسبت به رئیس جمهور دارند و به شدت امکان کنترل تصمیمات یک رئیس جمهور را در اختیار دارند.
به گفته این کارشناس مسائل بین المللی آن چه امروز مسلم است این است که میتوان از انتخاب ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا دو نتیجه گرفت. نخست این که جامعه آمریکا به شدت دو قطبی شدهاست و بخشی از جامعه به طور بیسابقهای به سمت شعارهای پوپولیستی و عوامگرایانه رفتهاند و نتیجه بعدی این این که ایالات متحده آمریکا دچار افول بسیار بزرگی در اخلاق و سیاست شدهاست. چراکه ترامپ در تاریخ آمریکا بدون شک بی اخلاقترین رئیس جمهورهایی است که قدرت را در اختیار گرفته است. به نظر میرسد عقلانیت سیاسی که از رأی دهندگان و احزاب آمریکایی انتظار میرفت، کاملاً از میان رفته است.
مواضع ترامپ تاکنون از سوی هیچ سیاستمدار باتجربه ای صادر نشده است
در همین رابطه سید رضا صدرالحسینی، کارشناس مسائل بین الملل نیز معتقد است، با نگاهی به مواضع دونالد ترامپ به نکاتی برمیخوریم که تاکنون از سوی هیچ سیاستمدار باتجربه ای صادر نشده است.
او افزود: مثلا او در خصوص برجام و توافق هسته ای اعلام کرده بود که این توافق نامه را پاره خواهد کرد یا این که در قبال آن به دنبال تغییرات اساسی هستند.
به اعتقاد صدرالحسینی چنین رجز خوانیهای سیاسی از زمان جنگ سرد بین سیاستمداران دو ابر قدرت موجود متداول بوده و پس از آن کمتر دیده شده است؛ اما در کنار چنین ابراز عقایدی واکنش مقامات جمهوری اسلامی ایران نیز به خوبی نشان دهنده این مهم بود که سیاستمداران کشور از توانمندیهای مقابله به مثل برخوردار هستند.
به گفته او ما میتوانیم از ورود بازرسان آژانس به مراکز هسته ای جلوگیری کرده و یا می توانیم دوربین های نصب شده بر روی تاسیسات هسته ای و سانتریفیوژها را قطع کنیم، این اقدامات بخش کوچکی در مواجهه با از بین بردن توافق برجام است.
به اعتقاد این استاد دانشگاه البته آمریکاییها می دانند بخش قابل توجهی از منافع دور دست آنان درغرب آسیا و شمال آفریقا خصوصاً در حوزه خلیج فارس تحت اشراف اطلاعاتی کشورمان است که می تواند در مقابل اقدامات خصمانه آمریکا از آن استفاده کند.
انتهای پیام/نوآوران