رضابهداروند//.سیاستی که ترامپ اِمریکایی در قبال ایران دنبال می کند کاملا خصمانه و به دور از اخلاق سیاسی و بین المللی است. سیاستی که بر پایه فشار اقتصادی شکل گرفته و مستقیماَ خسارات جبران ناپذیری بر اقتصاد خانواده های ایرانی وارد کرده و روز به روز این شرایط بیش از پیش سخت تر می شود که به وضوح می توان آن را دید و غیر قابل انکار است. تمامی این سیاست های ددمنشانه از سوی رئیس جمهور اِمریکا یک هدف چند وجهی را دنبال می کند که همه آن بر پایه تامین منافع ملی اِمریکا استوار هستند به قدری که برای رسیدن به این هدف دست به هر عملی می زند تا به یکی از وعده های انتخاباتی خود عملکرده باشد و از طرفی قدرت و اقتدار زورگویانه امریکا را به جهانیان نشان دهد.
امریکا با به راه انداختن جنگ روانی و با استفاده از بزرگترین وسیله ای که در دست دارد ، یعنی ایران هراسی در صدد این است با ایجاد ترسی دروغین میان کشورهای عربی اعم از عربستان، امارات،بحرین و همچنین با تکرار بهانه های واهی و متهم کردن ایران به داشتن سلاح هسته ای می کوشد تا از این طریق با جذب منابع مالی هنگفت و تثبیت منافع امریکا از سوی به اصطلاح متحدان عربی به خواسته خود دست یابد.
باید اعتراف کرد که تا به الان هم به این خواسته دست یافته و نیازی به درگیر شدن با ایران و هزینه کردن ندارد، زیرا توانسته با اهرم فشار و تنش اقتصادی ایران را دچار مشکلاتی کند و هم پیمانانش را از ترس ایجاد شده که از سوی خود اِمریکا به وجود آمده به آرامش کاذب برساند، برای او کافی و راضی کننده است. باید گفت که امریکا این فشار را در حد اقتصادی نگه نداشته و آنرا با ورود ناو هواپیمابر خود به خلیج همیشه فارس و مانور های هوایی تکمیل کرده و به دنبال نشان دادن قدرت نظامی خود در خاورمیانه است و قصد دارد تا با بوجود آوردن جنگ روانی ایران را دچار ترس و اضطراب کند و باعث دلگرمی بیشتر گاو شیره خود(عربستان) شود.
در ادامه باید گفت جنگی بین ایران و اِمریکا رخ نمی دهد زیرا پیامدهای بسیار سنگین و فراگیری به دنبال خواهد داشت که آنگاه از کنترل هر دو طرف خارج می شود و ترامپ نمی خواهد وارد یک جنگ دیگر شود ، جنگی که قطعا برای او تلفات و خسارات زیادی به همراه خواهد داشت و از طرفی با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری اِمریکا ترامپ نقش یک فرد به ظاهر منطقی و دارای دیپلماسی را بازی می کند و خود را پرچمدار صلح در جهان نشان می دهد و این همان تناقضی است که در کلام و رفتار او می توان مشاهده کرد،برای مثال از طرفی برای مذاکره با ایران اعلام آمادگی می کند و از سوی دیگر فشار اقتصادی را بر ایران افزایش می دهد ، از طرفی می گوید ما ملت ایران را دوست داریم و از سوی دیگر ملت ایران یک ملت تروریست می خواند، این همان تناقضهاست که جزء لاینفک شخصیت ترامپ هستند.
در پایان باید گفت تمامی این نمایش ها برگرفته از سینمای هالیوودی اِمریکا است که به مذاق کشورهای هم پیمانش خوش آمده وصرفاَ جنبه سرگرم کردن آنان را دارد تا بتواند گاو شیرده خود را بدوشَد و بدوشَد و بدوشَد.
پایان.
