باشگاه خبرنگاران تفکر جوان: اکبر عبدی مهمان برنامه «دورهمی» با اجرای مهران مدیری در شبکه نسیم بود و به سوالات او درباره مسائل مختلف پاسخگو بود؛وی در ابتدای برنامه در مورد شایعاتی که هر از گاه در مورد فوتش شنیده میشود گفت: «سالی دو بار مرا میکشند. یک بار در بهار، یک بار هم در پاییز! دو سال است که به دلیل بیماریهای مختلف قلب و کلیه به بیمارستان میروم. سال ۹۴ دیالیز میشدم تا این که اردیبهشت ۹۵ عمل پیوند انجام دادم. نمیدانم این که شایعه میکنند مردهایم از روی دوست داشتن است یا دوست نداشتن.نمیدانم سلفی را کدام بی همه چیزی اختراع کرد! رفته بودیم سر قبر پدرمان یکی میخواست سلفی بگیرد. در راه شمال رفته بودیم دستشویی یکی دیگر آمده بود سلفی میگرفت. روی تخت بیمارستان هم سلفی میگیرند.
این بازیگر که به صراحت لهجه معروف است در بخش دیگری از سخنان خود افزود: به من گفتند به تلویزیون میروی به کسی چیزی نگو، با شریفینیا هم درنیفت. (با خنده) من و شریفینیا مثل تام و جری هستیم، نه میتوانیم با هم سر کنیم، نه بی هم.
وی خاطر نشان کرد: من از ناصر تقوایی راه رفتن جلوی دوربین را یاد گرفتم و به فهم و درکی که یک بازیگر باید از نقش داشته باشد رسیدم. در یک کلام تقوایی مفهوم سینما را به من یاد داد.
عبدی در ادامه خطاب به مهران مدیری کرد و گفت «من کارگر ارشادم، (خطاب به مهران مدیری) شما هم سرکارگر ارشادی، در نهایت کارفرمای همهمان ارشاد است و تلویزیون اما در این مدتی که مریض بودم حتی یک تلفن نزدند. حالا بگویند عبدی مُرد، رادیو پیام و شبکه خبر سریع خبر مرگ را اعلام میکند.»
این بازیگر سینما یادآور شد: از خیلی از تهیهکنندهها گلهمندم و اوضاع طوری است که مرتب بدتر میشود. نمیخواهم اسم بیاورم چون یک بار اسم آوردم ۳۰۰ هزار تومان جریمه مالی شدم. تهیهکنندهای هست که بعد از سه سال هنوز پول مرا نداده و به وکیلم گفته قسطبندی کنیم. به فارابی گفتم پول این را بدهید که دستمزد ما را بدهد. گفتند ما دادهایم! حتی اضافه هم دادهایم!… این آدم اگر الان صدای مرا میشنود پول مرا بیاورد بدهد.«یک خانم تهیهکنندهای هم هست که ۴۰، ۵۰ میلیون تومان از ما خورده است. فیلمی با او کار کردیم که سه سال است پولمان را نداده، ۱۰ میلیون تومان هم از جیب خودمان خرج کردیم. جالبتر این که ۲۰۰ میلیون تومان هم باید مالیات بدهیم.»
اکبر عبدی در پایان سخنان خود تصریح کرد : «دخترم المیرا ۲۰ فروردین با پسری به اسم سهراب میرزایی ازدواج میکند. الان خیلی بیشتر از قبل میفهمم که ما بزرگترها باید سنگهای ریز و درشت را از جلوی پای جوانان برداریم و کمکشان کنیم.»
منبع:خبرگزاری پانا/
true
it is true
falseit is false
true
it is true