امروز

پنج شنبه, ۱ آذر , ۱۴۰۳

  ساعت

۱۶:۳۸ بعد از ظهر

سایز متن   /

۱۳۹۴۰۳۳۰۱۲۲۰۳۶۶۷۳۵۵۳۷۲۳۳

آرمان: مدت‌هاست که مخالفان سیاسی رقبای خود را به عناوینی خطاب می‌کنند که شایسته نیست و بارها از دلسوزان کشور چنین خطاب کردن هایی قبیح خوانده شده است. دلواپسانی که تصور می‌کنند با اتهام زنی به رقبای خود سبب پیروزی هم طیفان و باخت رقیب می‌شوند بارها نتیجه عکس آن را پذیرا شدند. سیدمحمد رضا خاتمی می‌گوید: «البته ما جزو فراموش‌شدگانیم اما مردم همیشه به ما لطف دارند. رقبای ما اتهاماتی از جمله بی‌دینی، تندروی و براندازی به ما می‌زنند که نیازی به دفاع از خود در مقابل آنها نمی‌بینیم. برداشت من این است که جامعه احساس بدی نسبت به ما ندارد. کسانی هستیم که فکر می‌کنیم انقلاب به ما هویت و امکان حضور در عرصه‌های بالاتر را داد. این مهم‌ترین ویژگی من و همفکرانم است.ما نباید در خواب و خیال زندگی کنیم بلکه باید این واقعیت جهان امروز را ببینیم. اگر به این نتیجه رسیدیم با مذاکره بهتر می‌توانیم منافع خود را تامین کنیم همین کار را انجام دهیم و حتی اگر دیدیم ایجاد رابطه برایمان بهتر است اقدام کنیم.» وی تاکید کرد: « باید حتی با دشمنان خود نیز مذاکره داشته باشیم. ما می‌توانیم از طریق مذاکره با آن از وی امتیاز بگیریم.»

حذف نیروهای کارآمد، بزرگ‌ترین چالش

خاتمی بزرگ‌ترین چالش کشور را حذف نیروهای کارآمد کشور به بهانه‌های مختلف می‌داند و توضیح می‌دهد: « نیروهای انسانی کارا، ماهر و استراتژیست‌های بسیار قدرتمندی داریم. اما به بهانه‌های مختلف آنها را به کار نمی‌گیریم یا آنها را منزوی می‌کنیم تا بروند امارات، کانادا، آمریکا و اروپا را بسازند. همه امکانات کشور را در گروه کوچک خاص و در امکان بسیار محدود نفت خلاصه کرده‌ایم و ظرفیت‌ها و فرصت‌های دیگر را نمی‌بینیم. اگر ما سعه صدر خود را افزایش دهیم و جذب حداکثری را سرلوحه کارمان قرار دهیم به سرعت می‌توانیم بر مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مان غلبه کنیم. » وی اتهام بی‌توجهی اصلاح‌طلبان به قشر محروم را هم رد می‌کند و می‌گوید: « در دولت اصلاحات حساب ذخیره ارزی تشکیل شد که پر بود و تحویل دولت بعد شد. اینها اگر خدمت به مردم از جمله طبقات محروم نیست خدمت به کیست؟اما درباره دولت احمدی‌نژاد باید بگویم وقتی دولت قبل نرخ بیکاری جوانان را به بالاتر از۲۰ درصد رساند آقازاده‌های میلیاردر ضرر کردند یا مردم کوچه و خیابان؟ هنگامی که سالانه اجناس ۴۰ درصد گران می‌شد و تنها ۱۵ درصد به حقوق کارمندان و کارگران اضافه می‌شد از قدرت خرید چه کسانی کاسته و سفره‌های کدام قشر روزبه‌روز کوچک‌تر می‌شد؟ مگر تورم غارت از جیب فقرا به نفع ثروتمندان نیست؟ مقایسه کنید تا ببنید اصلاح‌طلبان مملکت را به این روز انداختند یا اصولگرایان؟» وی یکی از دلایل اصلی رای آوردن آقای روحانی را مقایسه‌ای می‌داند که مردم بین وضع اقتصادی کشور در زمان اصلاحات با دوره احمدی‌نژاد انجام دادند. خاتمی منکر برخی ایرادات نمی‌شود اما می‌گوید: « اگر این دولت مایل است رابطه صمیمی و اعتماد آور خود را با مردم حفظ کند و ارتقا دهد باید شفافیت در همه عرصه‌ها و در همه سطوح را سرلوحه کارخود قرار دهد و در این رابطه از افشا شدن مشکلات درونی نظام اجرایی نهراسد و قاطعانه و صادقانه با مردم روبه رو شود. در این صورت است که تاریکخانه‌های دیگر هم مجبور به اصلاح روندهای مفسده‌انگیز خود خواهند شد. واقعا اگر ارزش وجودی کسی برای مملکت زیاد باشد باعث کارآفرینی شود و با مدیریت خود موجبات رشد و توسعه کشور را فراهم کند نباید از دادن حقوق بالا به او پرهیز کرد اما تا آنجا که من می‌دانم چنین کسانی در نظامات دولتی شاید به تعداد انگشتان دو دست هم نباشند. تازه در این موارد هم باز شفافیت نکته اصلی و کلیدی اعتماد‌سازی است. »

رای مشایی با جلیلی فرق نداشت

این فعال سیاسی درباره انتخابات ۹۲ می‌گوید: «اگر در سال ۹۲ مشایی هم می‌آمد از نظر رای فرق چندانی با جلیلی نداشت. چه بسا بدتر از آن هم می‌شد. برای اینکه وارث دولتی می‌شد که منشأ این همه خرابکاری در داخل کشور است. حالا درست است مشایی خوش زبان‌تر از آقای جلیلی است ولی اینها دیگر در جامعه ما ملاک نیست. در همین انتخابات اخیر مجلس و خبرگان شاهد بودیم وزن افراد در داخل کشور باید با رای مردم مشخص شود. اگر مانع از این کار شویم تا ابد فریاد این افراد گوش فلک را کر می‌کند که اگر من می‌آمدم چنین و چنان می‌کردم. مانند اتفاقی که در انتخابات ۹۲ برای آقای جلیلی افتاد و میزان اقبال مردم به وی مشخص شد. یا آنچه در انتخابات مجلس اخیر در آقایان حداد عادل، زاکانی و کوچک‌زاده به وقوع پیوست. سال‌هاست حرف ما این است که مگر شما نمی‌گویید اصلاح‌طلبی جریانی مرده است پس بگذارید اصلاح‌طلب ها تمام و کمال نامزد شوند و مردم آنها را رد کنند؟! اگر ما رای نیاوردیم قول می‌دهیم آب شویم و از خجالت در زمین فرو رویم.» خاتمی درباره بابک زنجانی می‌گوید: او شخصی نبوده که اسلحه برداشته و بیخ گوش فلان وزیر گذاشته باشد و بگوید به من نفت یا پول بده. یک جریان پشت سر او بوده است. خاتمی درباره تعامل دولت با صداوسیما هم می‌گوید: به نظر من هم تغییر رئیس این سازمان هم بیشتر ناشی از مسائل مدیریتی داخل سازمان بوده تا مسائل سیاسی و بیرونی. البته دولت در زمینه استفاده از رسانه‌ها ضعیف عمل می‌کند و از امکانات حداقلی هم که در دستش است بهره لازم را نمی‌برد و واقعیات و پشت پرده مشکلات را به مردم نمی‌گوید. یکی از ضعف‌های عمده دولت در تبلیغات و پروپاگانداست. دردمندانه باید بگویم جز روحانی کسی را در تیمش نمی‌بینم که وارد عرصه دفاع از دولت شده باشد.

اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
برچسب ها:
دیدگاهها

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد